در نفقه گرفتن برابرند سبب دوم زن بودن چه نفقه زن بر شوهر واجب مىشود به چهار شرط اول آنكه زن دايمى باشد چه نفقه متعه واجب نيست و نفقه زنى كه او را طلاق رجعى داده باشند و هنوز از عده بيرون نرفته باشد لازم است و آيا نفقه زن در عده وفات واجبست يا نه مجتهدين را در اين دو قول است دوم آنكه زن شوهر خود را بر دخول كردن قدرت كامل دهد پس اگر بر دخول او تمكين كامل نكند نفقه او واجب نيست و همچنين نفقه زنى كه سركشى كند نيز واجب نيست سيم آنكه زن بالغ باشد چه نفقه زن غير بالغ لازم نيست و بعضى از مجتهدين نفقه زن غير بالغ ر ا نيز واجب (1) مىدانند چهارم آنكه زن مرتده نباشد چه نفقه مرتده ساقط است و اگر چه حامله باشد بر قول بعضى از مجتهدين كه نفقه را جهت غير حمل لازم نمىدانند و هر گاه اين چهار شرط به هم رسد هشت چيز بر شوهر واجب است اول آنكه شكم او را از نان سير كند دوم آنكه نان خورش به او دهد و اگر مدتى نان و نان خورش به زن ندهد قضاى آن لازم است و اگر زن بعضى از مدت با شوهر چيز نخورد قضاى آن مدت بر شوهر لازم نيست و نمىتواند كه شوهر زن را تكليف كند كه با او چيزى بخورد و هر صباح زن نفقه خود را مىتواند طلبيد و صبر كردن تا شب لازم نيست پس اگر در اثناى روز او را طلاق به اين دهد نفقه آن روز را از او باز نمىگيرد (2) اما اگر در اثناى روز سركشى كند آيا در بعضى نفقه رجوع مىكند يا نه ميانه مجتهدين در آن خلاف است و زن نفقه زياده از يك روز نمىتواند طلبيد و اگر شوهر مفلس باشد او را مهلت دهد تا خداى تعالى وسعتى به او دهد و زن در اين صورت فسخ نكاح خود نمىتواند كرد و بعد از آنكه شوهر مالدار شود نفقه سابق را از او مىگيرد به شرطى كه (3) در مفلسى به قدر استطاعت از او نفقه نگرفته باشد سيم آنكه جامه به او دهد كه او را بپوشاند و آن پيراهن است و زير جامه و مقنعه و اگر از اهل تجمل و شرف باشد جامه جهت غير خانه او را لازم است و در زمستان زيادتى جامه براى دفع سرما لازم است و اگر در شهرى باشد كه پوستين پوشيدن زنان آن ولايت را متعارف باشد جهت او نيز لازم است پوستين و اگر در جامه دادن مدتى تقصير كند و جامه ندهد قضاى آن مدت بر شوهر لازم است و در جنس نان و نان خورش و جامه رجوع مىكنند به زنانى كه مثل آن زن در آن شهر باشند چهارم آنكه خدمتكارى به او دهد اگر از اهل
(٣٠٧)