نمىتوان كرد و متعه كردن بر سه وجه است وجه اول سنت چون متعه كردن مؤمنه عفيفه وجه دوم حرام چون متعه كردن زن بت پرست و دشمن اهل بيت عليهم السلام و سنيان را متعه كردن زن مسلمان حرامست وجه سيم مكروه چون متعه كردن زن فاحشه و دختر بكر (1) بىرخصت پدر او و بدان كه شروط نكاح متعه شش است اول ايجاب چون انكحتك يا متعتك يعنى نكاح كردم تو را يا متعه كردم تو را اگر زن و شوهر تلفظ كنند و اگر وكيل ايشان تلفظ كند وكيل زن چنين گويد كه متعت موكلتى من موكلك يعنى متعه كردم وكيل كننده خود را براى وكيل كننده تو دوم قبول چون قبلت در صورت اول و قبلت لموكلى در صورت دوم سيم آنكه ذكر مدت و كمى و زيادتى آن در عقد معتبر نيست پس اگر مدت را در عقد ذكر نكند ميانه مجتهدين خلاف است بعضى برآنند در اين حكم تاملى هست بلكه ما بين علماء ذكر مدت مىباشد و بدون ذكر مدت عقد باطل مىشود و بعضى گفته اند كه نكاح دايمى مىشود چهارم ذكر مهر پس اگر ذكر مهر نكند عقد باطل است به خلاف نكاح دايمى كه اگر ذكر مهر نكند صحيح است و كمى و زيادتى آن را مقدارى نيست و بعضى از مجتهدين برآنند كه به كمتر از يك درهم عقد نبايد كرد پنجم آنكه زن مسلمان باشد يا اهل كتاب و در مجوسى اشكال است ششم آنكه زنان اهل كتاب را اگر متعه كنند ايشان را منع نمايند از خوردن شراب و گوشت خوك و استعمال محرمات و عقد متعه قابل شرط مشروع است چون شب يا روز پيش او آمدن و يك مرتبه يا دو مرتبه دخول كردن به شرط آنكه زمان مشخص باشد چه اگر زمان مجهول باشد صحيح نيست و متعه محتاج به طلاق نيست بلكه هر گاه مدت تمام شود از شوهر جدا گردد و متعه را نفقه دادن لازم نيست و ميراث از شوهر نمىبرد و اگر در عقد متعه شرط ميراث بردن كند آيا ميراث مىبرد يا نه در آن خلاف است و لعان و ايلا در متعه نيست چنانچه در دايمى هست به طريقى كه مذكور خواهد شد و آيا با متعه ظهار مىتوان كرد يعنى به او مىتوان گفت كه پشت تو همچون پشت مادر من است چنانچه به تفصيل خواهد آمد خلاف است و گواه گرفتن در عقد متعه سنت نيست چنانچه در نكاح دايمى سنت است اما اگر ترسد از آنكه او را گويند كه زنا مىكند سنت است كه گواه بگيرد و سنت است كه متعه را از حالش سؤال كنند هر گاه به او بد گمان باشند و خلاف است ميانه مجتهدين كه
(٢٦٢)