روزه بدارد يا يك بنده آزاد كند يا شصت مسكين را طعام دهد هر مسكين را يك مد نزد بعض مجتهدين و دو مد نزد بعض ديگر و اگر روزه ماه رمضان را به چيزى حرام فاسد سازد مثل خمر يا طعام غصبى خوردن يا زنا كردن يا در حيض جماع كردن در اين صورت سه كفاره بر او لازم است يعنى دو ماه روزه بدارد و يك بنده آزاد كند و شصت مسكين را طعام دهد قسم هفتم روزه اعتكاف است كه به تفصيل عنقريب مذكور مىشود هشتم روزه كفارات است كه در بحث كفارات مذكور خواهد (1) شد فصل دويم در بيان روزه سنتى و انواع آن بسيار است و ما در اين كتاب بيست نوع از آن كه مشهورتر است مذكور مىسازيم اول روزه روز مولود حضرت رسالت پناه صلى الله عليه وآله و آن هفدهم ماه ربيع الاول است دويم روزه روز مبعث آن حضرت و آن بيست و هفتم رجب است سيم روزه روز عيد غدير و آن هجدهم ذى الحجه است چهارم روزه سه روز از هر ماه يعنى پنجشنبه هفته اول ماه و پنجشنبه هفته آخر ماه و چهار شنبه اول دهه دوم ماه پنجم روزه ايام بيض و آن نيز سه روز است سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم از هر ماه ششم روزه روز عرفه كه نهم ماه ذى الحجه است به دو شرط اول آنكه محقق باشد كه نهم ماه است دويم آنكه از روزه داشتن ضعف حاصل نشود به حيثيتى كه نتواند به فراغت به دعا اشتغال نمايد هفتم روزه روز مباهله و آن بيست و چهارم ماه ذيحجه است و آن روز تصدق كردن حضرت امير المؤمنين على عليه السلام است انگشتر خود را در اثناى ركوع هشتم روزه اول ماه ذى حجه است تا روز نهم نهم روزه كل ماه رجب دهم روزه كل ماه شعبان يازدهم روزه دحو الارض است و آن بيست و پنجم ذى قعده است دوازدهم روزه نه روز اول ماه محرم است سيزدهم روزه روز عاشورا كه روز دهم محرم است تا وقت عصر و بعد از آن افطار به آب نمايند يا به خاك كربلا (2) به نيت شفا به شرط آنكه زياده بر يك نخود نخورده باشد چهاردهم روزه پنجشنبه و جمعه پانزدهم روزه يوم ترويه و آن هشتم ماه ذى حجه است شانزدهم روزه شش روز بعد از عيد ماه رمضان هفدهم روزه پانزدهم ماه جمادى الاولى هجدهم روزه داود پيغمبر عليه السلام و آن هميشه يك روز در ميان ماه روزه داشتن است نوزدهم روزه يوم الشك به نيت سنت و آن آخر شعبان است هر گاه احتمال اول ماه رمضان داشته باشد بيستم روزه بيست و نهم ذى قعده است فصل سيم در بيان روزه حرام و آن نه قسم است
(١٠٦)