آن حضرت است اول حرام بودن نكاح كنيزان به عقد دوام چه غير آن حضرت را جايز است به دو شرط اول قدرت نداشتن بر زن آزاد خواستن دوم ترسيدن از افتادن در زنا دوم حلال بودن نكاح كردن زنان يهود و نصارى به عقد چه غير آن حضرت را جايز نيست بر قول بعضى از مجتهدين سيم حرام شدن زنانى كه آن حضرت نگاه بر ايشان مىكرده وايشان را مىخواسته بر شوهران ايشان و واجب بودن طلاق دادن شوهران ايشان را و اين حكم بر طرف شده چهارم حلال بودن زياده از چهار زن خواستن چه غير آن حضرت را زياده بر چهار زن جايز نبودن و حرام بودن زياده بر نه زن خواستن و حرام بودن بدل كردن هر يك از نه زن به ديگرى و اين حكم نيز نسبت به آن حضرت بر طرف شده پنجم مخير بودن زنان آن حضرت در بودن نزد او يا مفارقت گزيدن از او به غير لفظ طلاق و زنان غير او بى طلاق مفارقت نمىتوانند كرد ششم حلال بودن نكاح كردن به لفظ هبه و وطى كردن بى مهر چه غير آن حضرت را مثل اين جايز نيست هفتم واجب نبودن شب خوابيدن پيش زنان چه غير آن حضرت را واجبست كه از چهار شب يك شب پيش زن خود بخوابند هشتم حرام بودن زنان آن حضرت بر غير او نهم واجب بودن مسواك كردن بر آن حضرت دهم واجب بودن قربانى كردن آن حضرت يازدهم واجب بودن شب بر خواستن و به نماز شب قيام نمودن بر آن حضرت دوازدهم واجب بودن انكار كردن بر كسى كه فعل نا مشروع كند و اظهار كردن انكار بر او واجب بود و اگر چه داند كه ديگرى برو انكار كرده باشد سيزدهم حرام بودن گرفتن تصدقات واجبى بر آن حضرت و اهل بيت او بر قول بعضى از مجتهدين و تصدقات سنتى نيز برو حرام بوده چهاردهم حرام بودن چشمك زدن بر آن حضرت بر خلاف ظاهر از زدن يا كشتن كه بر ديگران حرام نيست مگر در عمل حرامى پانزدهم حرام بودن چيزى نوشتن و كتابت كردن شانزدهم حرام بودن شعر گفتن هفدهم حرام بودن كندن زره از تن مبارك بعد از آنكه به قصد جنگ پوشيده باشد پيش از آنكه دشمن را به بيند هجدهم حلال بودن اختيار كردن آن حضرت آنچه خواهد از غنيمت كه لشكر در جنگ بگيرند چون كنيزان خوش شكل و چارواى نيكو و جامه خوب و غير آن چنانچه در بحث جهاد مذكور شد نوزدهم حلال بودن روزه وصال داشتن و آنچنان است كه كسى يك روز و يك شب تا سحر روزه دارد و سحر افطار نا كرده
(٢٨٨)