هر گاه داند كه زنده است و كفاره بنده در جميع آنچه از خصال كفاره مذكور شد ضد كفاره آزاد است چه كفاره بنده روزه داشتن است نه آزاد كردن و طعام دادن مگر آنكه آقاى غلام او را چيزى دهد كه در آن وقت مىتواند بنده آزاد كرد يا طعام داد و در اطعام لازم است كه عددى را كه شارع مقرر كرده از مساكين طعام دهد و اگر عدد يافت نشود به آنچه يافت شود بدهد تا آن عدد تمام شود و اگر يافت نشود مگر اطفال دو طفل را عوض يك مسكين حساب كند و در اطعام سير شدن تمام عدد لازم است و قوت غالب در طعام كافيست وافضل نان و گوشت است و معتبر در لباس دو جامه است پيراهنى و ردائى و قيمت لباس و طعام مجزى نيست باب نهم از كتاب جامع عباسى در بيان بيع كردن و رهن نمودن و شفعه گرفتن و توابع آن و در آن چهار مطلب است مطلب اول در بيع كردن و تجارت نمودن و كسب كردن و در آن چند فصل است فصل اول در بيان اقسام تجارت و كسب و آن بر پنج قسم است قسم اول در تجارت و كسب واجب و آن وقتى واجبست كه قوت شخصى و قوت عيال واجب النفقه او موقوف بر آن باشد و مطلق تجارت كه به آن نظام نوع انسانى تمام مىشود واجب كفائى است قسم دوم در تجارت و كسب سنت و آن تجارتى است كه قصد وسعت بر اهل و عيال و نفع رسانيدن به مسلمانان كند قسم سيم در تجارت و كسب مباح و آن تجارتى است كه غرض از آن زياده شدن مال باشد بر استغنا قسم چهارم در تجارت و كسب حرام و آن تجارت كسبى است كه مشتمل باشد بر وجهى قبيح و آن بر چهل و يك قسم است اول خريدن و فروختن چيزهائى كه نجس باشد خواه نجاست آن اصلى باشد چون نجاست خمر و انواع نبيذها وفقاعها وميته و پوست و گوشتى كه در صحرا افتاده باشد و حال آنها معلوم نباشد يا در دست كافر باشد و خونى كه در وقت بريدن سر حيوانى كه خون جهنده داشته باشد بر آيد سواى خون دل كه خريدن و فروختن آن جايز است و چون نجاست خوك و
(١٩٨)