آنكه گوشت او حرام باشد چه قيمت موى و پشم و و بر او را به طريق قيمت روزى كه كشته است ميدهد پس اگر در روزى كه قيمت ميدهد موى و پشم و و بر او قيمت دار باشد زيادتى آن را كم كند اگر غاصب نباشد و اگر غاصب باشد بقول بعضى از مجتهدين قيمت اعلاى آن را از روز غصب تا روز تلف ميدهد قسم دوم آنكه قابل كشتن نباشد و آن بر پنج قسم است اول سگ شكارى و در آن چهل درهم لازم است بر قول بعضى از مجتهدين و بعضى برآنند كه قيمت آن را بايد داد دوم سگى كه محافظت گله مىكند و در آن يك درهم بر او لازم است و بعضى از مجتهدين بيست درهم گفته اند و بعضى بر قيمت آن رفته اند سيم سگى كه محافظت باغ مىكند و در آن بيست درهم لازم است بر قول مشهور و بعضى از مجتهدين بر آنند كه قيمت آن را بايد داد چهارم سگى كه محافظت زراعت مىكند و در آن و قرى يعنى خروار از گندم بايد داد و در غير اين چهار سگ چيزى لازم نيست پنجم خوك كسى كه خوردن گوشت او را حلال داند چه قيمت آن را بايد داد و همچنين قيمت شراب او را اگر تلف كند بايد داد خاتمه در بيان كفاره قتل و تحقيق عاقله و در آن دو بحث است بحث اول در كفاره قتل بدان كه در كشتن مسلمان بنا حق و آنكه در حكم مسلمان باشد از اطفال ايشان و اگر چه در شكم باشند و ديوانگان و غلامان ايشان از روى عمد يا خطا يا شبيه به عمد واجبست كفاره بدهد چنانچه در بحث كفاره مذكور شد و اگر ولى مقتول به خونبها راضى نشود و او را عوض مقتول بكشد آيا كفاره واجبست يا نه در آن خلاف است اقرب آنست كه واجب است و از مال او بيرون بايد كرد و همچنين هر گاه كسى كارى كند كه به سبب آن شخصى كشته شود مثل آنكه سنگى در جائى كه ملك او نباشد انداختن يا كاردى آنجا گذاشتن موجب كفاره است و اگر جماعتى در كشتن شخصى شريك شوند بر هر يك از ايشان كفاره عليحده واجبست و همچنين در كشتن مسلمانى كه ميان كفار باشد و ندانسته كشته شود نيز كفاره واجبست و در كشتن جهودان و ترسايان و غير ايشان از اصناف كفار خواه به شرايط ذمه گردن نهاده باشند و خواه نباشند كفاره واجب نيست و همچنين بر كسى كه خود را بكشد يا كارى كند كه بچه از شكم زن حامله بيندازد به شرط آنكه بچه در حركت نيامده باشد و خلقت او تمام نباشد كفاره واجب نيست بحث دوم در تحقيق عاقله بدان كه عاقله جمعى اند كه خونبهاى كسى را كه خويش ايشان از روى خطا كشته باشد مىدهند چون پدر و فرزندان و خويشان
(٤٥١)