در حال حيات چهارم اعتكاف واجب پنجم حج واجب با قدرت بر رفتن چه اگر از رفتن عاجز باشد جايز است نايب گرفتن ششم سوگند خوردن و نذر كردن چه ديگرى به نيابت او سوگند نمىتواند خورد و نذر كرد هفتم غصب كردن چه ديگرى به عوض (1) او غصب نمىتواند كرد هشتم ميراث بردن چه ميراث به نيابت كسى نمىبرد نهم تنبيب يعنى به نوبت خوابيدن پيش زنان دهم ظهار كردن يعنى كسى با زن خود گويد كه پشت تو همچو پشت مادر و خواهر من است چه در اين صورت نيز نيابت جايز نيست يازدهم سوگند خوردن بر دخول نكردن با زن خود دوازدهم لعان كردن با زن خود به طريقى كه مذكور خواهد شد سيزدهم رضاع چه هر گاه زنى را جهت شير دادن گرفته باشند نايب نمىتواند گرفت (2) چهاردهم انقضاى عدت پانزدهم قسامه بخش كننده كنز شانزدهم جنايت هفدهم التقاط (3) واحتطاب و احتشاش يعنى برچيدن وهيمه كرد كردن و علف درويدن هجدهم اقامت شهادت مگر بر وجه شهادت بر شهادت چه در اين صورت حاكم جهت او نايب مىتواند گرفت موقف سيم در چيزهائى كه قابل نيابت هست و آنها سى و هشت چيز اند اول اخراج زكات و خمس و قسمت تصدقات دوم خريدن و فروختن (4) به نيابت كسى كه احرام بسته باشد سيم قبض كردن قيمت متاع چهارم گرو كردن و قبض گرو پنجم مصالحه ششم حواله هفتم ضامن شدن هشتم شريك شدن نهم مضاربه دهم برزگر گرفتن يازدهم باغبان گرفتن دوازدهم وكيل گرفتن سيزدهم عاريه گرفتن چهاردهم طلب شفعه كردن و گرفتن آن پانزدهم اجاره كردن شانزدهم ابراى ذمه از حقى نمودن هفدهم نكاح كردن مگر نكاح جهت كسى كه احرام بسته باشد هجدهم تعيين كردن صداق نوزدهم خلع بيستم رجعت كردن بيست و يكم در عده رجعيه رجعت كردن بيست و دوم طلاق دادن بيست و سيم جعاله و مزد بيست و چهارم بخشيدن و وقف كردن بيست و پنجم قصاص كردن بيست و ششم قبض ديت بيست و هفتم قبض حقوق چون ميراث و وصيت بيست و هشتم عقد جزيه و قبض آن بيست و نهم جهاد با عدم تعيين آن سى ام كشتن گوسفند در هدى سى و يكم حد زدن آدمى سى و دوم اثبات حدود آدمى سى و سيم تير انداختن و اسب دوانيدن
(٢٤٧)