با او زنا مىكرد به طريق ميل در سرمه دان پس اگر گمان كرده باشد يا جمعى به او گفته باشند و اگر چه به حد شياع برسد لعان صحيح نيست پنجم آنكه زن كر يا گنگ نباشد چه اگر كر يا گنگ باشد بى لعان كردن بر شوهر حرام مؤبد مىشود هر گاه شوهر دعواى مشاهده زنا كردن با او كند و آيا دخول كردن شوهر به آن زن شرط است يا نه مجتهدين را در اين سه قول است بعضى از ايشان دخول را شرط مىدانند و بعضى شرط نمىدانند و بعضى گفته اند اگر سبب لعان دعوى زنا كردن باشد دخول شرط نيست و اگر انكار ولد باشد دخول شرط است امر دوم انكار فرزند زن خود كردن چه در اين صورت نيز به چهار شرط لعان لازم است اول آنكه زن به عقد دايمى باشد چه انكار فرزند متعه و زن اجنبيه كه به شبهه با او دخول كرده باشد سبب لعان نمىشود و بعضى از مجتهدين برآنند كه اگر انكار فرزند متعه جهت بر طرف شدن حد باشد انكار فرزند او نيز سبب لعان مىشود و آيا در كنيز لعان واقع مىشود مجتهدين را در اين چند قول است بعضى مىگويند مطلقا موجب لعان نمىشود و بعضى برآنند كه مطلقا موجب لعان مىشود و بعضى گفته اند كه به سبب انداختن او به زنا لعان واقع مىشود اما در انكار فرزند او لعان واقع نمىشود و قول اقرب آنست كه در كنيزى كه به ملك دخول كند لعان واقع نمىشود و اگر به عقد دخول كرده باشد لعان واقع مىشود دوم آنكه به آن زن دخول كرده باشد چه اگر دخول نكرده باشد انكار فرزند او موجب لعان نمىشود سيم آنكه از دخول كردن به آن زن شش ماه يا زياده گذشته باشد و از نه ماه يا ده ماه يا يكسال كه نهايت مدت آبستنى زنان است نگذشته باشد چه اگر اينچنين نباشد انكار فرزند او سبب لعان نمىشود چهارم آنكه در وقت زاييدن آن فرزند اقرار به فرزندى او نكرده باشد چه اگر اقرار كرده باشد انكار او بعد از اقرار موجب لعان نمىشود و اگر چه اقرار به فرزندى او به كنايه از او صادر شده باشد مثل آنكه شخصى به او گفته باشد كه مبارك باشد فرزندى كه خداى تعالى به تو داده و او آمين گفته باشد يا قول انشاء الله تعالى اما اگر در حالت زاييدن آن زن ساكت بوده باشد و بعد از زاييدن انكار فرزندى آن فرزند كند مجتهدين را در اين مسألة دو قول است اقرب آنست كه انكار او در اين صورت موجب لعان مىشود فصل دوم در كيفيت لعان كردن و شروط آن بدان كه هر گاه
(٣٢٢)