مىسازد و فرزند زياد مىگرداند و مرض ذات الجنب را بر طرف مىكند سى و يكم ضيافت كردن مهمان و اگر نخواهند آب خوردن جهت ايشان آوردن و اگر نخواهند آب وضو براى ايشان حاضر ساختن سى و دوم اعزاز و احترام نمودن مهمان را سى و سيم مهمان بسيار به خانه آوردن و طعام دادن چه در حديث آمده كه بسيارى دست در طعام موجب بركت طعام است سى چهارم آنچه در خانه حاضر باشد جهت مهمان آوردن سى و پنجم تكلف نكردن جهت مهمان اگر خود آمده باشد و تكلف كردن اگر او را طلبيده باشد سى و ششم بسيار طعام پختن اگر مقدور او باشد و كم پختن اگر مقدورش نباشد سى و هفتم در روز اول و دوم مهمان را تواضع و خوش روئى نمودن و آنچه خواهد جهت او حاضر نمودن چه روز سيم مهمان چون اهل خانه اين كس مىشود سى و هشتم صاحب طعام خود با مهمان خوردن سى و نهم اجابت كردن دعوت مسلمان به طعام خوردن و اگر چه به مسافت پنج ميل باشد اما اگر كافر بطلبد اجابت او لازم نيست چهلم به اشتهاى عيال خود طعام خوردن چه در حديث وارد شده كه مؤمن به اشتهاى عيال خود طعام مىخورد و كافر به اشتهاى خود چهل و يكم آنكه بعد از حاضر شدن نان بر دستار خوان انتظار چيزى ديگر نكشد و شروع در خوردن كند چهل و دوم كوچك پختن نان چه در حديث آمده كه با هر نانى بركتى هست چهل و سيم بعد از گذاردن نماز خفتن چيزى خوردن چه آن از عادت پيغمران است چهل و چهارم خوردن پارچه نان كه در راهها يافته باشند چه در حديث آمده كه هر كس آن را بخورد حسنه در ديوان اعمال او بنويسند و اگر نجس باشد و آن را بشويد و بخورد هفتاد حسنه در ديوان اعمال او نوشته مىشود و اما چهارم امر حرام اول بسيار خوردن به حدى كه ضرر رساند چه هر گاه چيزى خورده باشند و ديگر چيزى خورند باعث امتلا مىشود و مرضها از اين به هم مىرسد و در حديث آمده كه چيزى خوردن در حالتى كه سير باشند باعث مرض برص مىشود دوم رفتن به مجلس ضيافتى كه او را نطلبيده باشند و بعضى از مجتهدين اين را مكروه مىدانند سيم خوردن طعام در مايده كه شراب يا هر چه مست كننده باشد (1) خورند چهارم در ظرف طلا و نقره طعام خوردن و اما آن بيست و پنج امرى كه مكروه است اول شكم را از طعام پر ساختن دوم تكيه كرده طعام خوردن سيم بعد از طعام هر گاه
(٣٤٠)