خدمتكار باشد و لازم نيست كه جهت او كنيز بخرد و زياده از يك خدمتكار نيز لازم نيست و اگر چه آن زن از اهل زياده از يك خدمتكار باشد و نفقه خدمتكار زن بر شوهر لازم نيست و اگر زن خدمتكارى داشته باشد كه شوهر به آن راضى باشد خوب و الا شوهر مىتواند او را بيرون كند و ديگرى را بجاى او آورد و اگر زن به شوهر گويد كه اجرت خدمتكار مرا به من ده كه من خدمت خود مىكنم اجرت دادن بر شوهر لازم نيست و اگر زن زياده از يك خدمتكار داشته باشد شوهر منع زياده از يك خدمتكار را مىتواند كرد و همچنين پدر و مادر آن زن را نيز از آمدن نزد او مانع مىتواند شد و آيا او را از خوردن چيزهاى بد بو منع مىتواند كرد يا نه مجتهدين را در اين مسألة دو قول است اقرب (1) آنست كه او را منع مىرسد و همچنين منع مىرسد او را از خوردن چيزهائى كه سبب بيمارى او شود و از خوردن زهر او را منع مىتوان كرد پنجم خانه كه زن در آنجا ساكن شود و غير شوهر در آن تردد نكند ششم فرشى كه روز بر بالاى آن نشيند و لحاف و بالشى كه شب در آن بخوابد وجهت خدمتكار او لحاف و بالش لازم نيست هفتم ظرفى كه زن در آن طبخ كند و ظرفى كه در آن طعام بخورد و كوزه كه آب از آن بياشامد و كافى است كه آن از چوب باشد يا از گل هشتم چيزهائى كه (2) به آن بدن را از كثافت پاك كند چون شانه و روغن و صابون اما سرمه و بوى خوش و اجرت حمام لازم نيست مگر آنكه سرما باشد چه در اين صورت اجرت حمام لازم است و اجرت فصد و حجامت كننده و دوا جهت بيمارى او بر شوهر لازم نيست سبب سيم مالك بودن چه نفقه بنده و علف حيوانات يا علف كرم ابريشم و زنبور عسل بر مالك واجب است و اگر بنده كسى داشته باشد جايز است كه آقا نفقه او را از كسب او دهد اگر كسب او وفا به نفقه او كند و اگر وفا نكند تتمه آن را لازم است كه آقا بدهد و در نفقه بنده رجوع به بندگان مثل آن آقا كنند و هر گاه آقا مفلس باشد يا از نفقه دادن امتناع نمايد حاكم شرع او را جبر مىكند به نفقه دادن يا فروختن آنها يا كشتن حيواناتى كه قابل كشتن باشند باب دوازدهم از كتاب جامع عباسى در بيان طلاق دادن زنان وعده نگاهداشتن ايشان و خلع مبارات و ايلا و ظهار و لعان با ايشان و در آن چند مطلب است مطلب اول در طلاق دادن و در آن
(٣٠٨)