و خوردن گوشت آن بر محرم و غير محرم حرام است دوم از بيست و چهار امر كه در حال احرام حرام است جماع كردن است و مقدمات آن مثل بوسه و دست بازى كردن با حلال خود و عقد نكاح بستن از براى خود يا از براى ديگرى پس اگر عقد نكاح كند آن عقد باطل است اما رجوع در طلاق و كنيزك خريدن به قصد آنكه بعد از احرام مباشرت كند جايز است سيم گواه شدن بر عقد نكاح و گواهى دادن به آن چهارم بو كردن مشك و عنبر و عود و صندل و مانند آن و در بو كردن گل نرگس و بنفشه و مانند آن ميانه مجتهدين خلاف است و اصح آن است كه بو كردن آنها نيز حرام است اما شنيدن بوى مشك و عنبر و غير آن كه بر خانه كعبه مىمالند جايز است و همچنين جايز است شنيدن بوهاى خوش كه در ما بين صفا و مروه مىباشد پنجم بينى گرفتن محرم از چيزهاى بد بو ششم روغن بر بدن ماليدن خواه خوش بو باشد و خواه نباشد هفتم پوشيدن مرد رختى را كه دوخته باشد يا شبيه به دوخته چنان كه قبل از اين مذكور شد هشتم پوشيدن چيزى كه پشت پا را بپوشد نهم انگشترى در انگشت كردن به جهت زينت نه به جهت آنكه سنت است دهم پوشيدن مرد سر و گوش خود را اگر چه به ارتماس باشد يازدهم آنكه مرد در وقت راه رفتن در سايه چيزى رود كه آن چيز بر بالاى سر او باشد نه در پهلوى او مثل سايه ديوار اما در سايه كجاوه و مانند آن راه رفتن مرد را جايز است هر چند بالاى سر او باشد (1) و همچنين جايز است در وقت فرود آمدن كه در سايه چيزى به راه رود و بنشيند هر چند آن چيز در بالاى سر او باشد مثل خيمه و غير آن دوازدهم مو از سر يا بدن جدا كردن سيزدهم ناخن چيدن اگر چه ناخن انگشت زيادتى باشد چهاردهم كشتن شپش يا از بدن يا از جامه خود به دور انداختن پانزدهم سرمه سياه در چشم كشيدن شانزدهم حنا بستن براى زينت هفدهم در آئينه نگاه كردن هجدهم دندان كندن نوزدهم سلاح پوشيدن بيستم خون از بدن بيرون آوردن اگر چه به مسواك كردن باشد اما اگر از خاريدن كر خون بيرون آيد قصورى ندارد بيست و يكم جدال است يعنى لا والله وبلى والله (2) گفتن مگر به جهت اثبات حق يا نفى باطل بيست و دويم پوشيدن زن طلا آلات يا نقره آلاتى كه عادت او نباشد كه مثل آن را بپوشد بيست و سيم اظهار كردن زن زيور خود را به شوهر يا بر جمعى كه محرم او باشند بيست و چهارم روى خود را به چيزى پوشيدن كه بر روى او برسد پس مىبايد كه پوشش روى زن به نوعى باشد كه مطلقا به روى او نخورد (3) مقصد دويم
(١١٧)