ومجد لغوى يعنى صاحب (قاموس) از حاكم روايت كرده كه جميع احاديث وارده در فضل او ما عداى اخبار صوم و احاديث فضل صلوة و انفاق وخضاب وادهان واكتحال وطبخ حبوب جميع اين اخبار موضوع ومفترى است، وابن قيم نيز تصريح به اين كرده، چه گفته حديث الاكتحال والادهان والتطيب يوم عاشورا من وضع الكذابين والكلام فيمن خص يوم عاشورا بالكحل (1).
تمام شد آنچه از كلام ابن حجر مىخواستم نقل كنم و در اين كلام مواضعى است كه براى مطالب مذكوره حجت است:
يكى اينكه در شرح فقره سابقه (2) گفتيم (3) علماى اهل سنت اخبارى افتراء كرده اند در فضايل عاشورا، و او جمله اين اخبار را ذكر كرده بود.
دوم - آنكه گفتيم كه آنها مجعول و مختلقند [وبكذب وافترا] وضع شده و او خود شهادت داد، و از بعض حفاظ وابن قيم و حاكم وابن جوزى ومجد لغوى و بعض ائمه حديث نيز اعتراف بكذب آنها را نقل كرد.
سيم - آنكه اعتراف كرد كه اين امور بدعتند.
چهارم - اينكه اعتراف كرده كه آنان كه اين أعمال مىكنند از نواصب هستند وعليهذا أكثر أهل سنت بلكه جميع - جز طايفهاى كه به معاشرت اهل حق گرفتار شده اند، وفي الحقيقة به جهت تقيه مماشاة مىكنند - نواصبند، چه در غالب بلاد ايشان اين اعمال مرسوم است، و حالت اهل مكه ومدينة مشهود حاجيان شده وبسمع سايرين رسيده مثل حالات أهل مكه كه بعد از اهل مدينه انصب خلق اللهاند، و در أيام اقامت بلده شريفه سامراء چندان از غرايب حالات اين جماعت