باشد، و اين حقيقت او است، و در هر موقعى اثرى دارد، و در هر موطنى ظهورى عطف از خداى تعالى بر وجهى است، و از ديگران به نوعى، و تواند بود كه علمائى كه از اهل تحقيق به عبارت اولى تعبير كرده اند، همين قصد كرده باشند، و مقصودشان ذكر مراد باشد نع مستعمل فيه لفظ، و بر بعض از كم خبرتان مشتبه شده، توهم اشتراك كرده باشند.
فائده - 2 آنچه مشهور به شهرت محققه است، بلكه دعوى اجماع در معتبر و محكى منتهى بر طبق او شده آنست كه صلوات وقت ذكر اسم مبارك يا شنيدن او واجب نيست، وشيخ صدوق، و فاضل مقداد، و محقق اردبيلى، و صاحب (مدارك) وشيخ بهائي، وآخوند ملا صالح مازندرانى، ومحدث كاشانى، ومحدث مجلسى، وشيخ مهدى فتونى، و صاحب (حدائق) وشارح (صحيفة سجادية) سيد عليخان، وشيخ عبد الله بحرانى قائل بوجوب شده اند، چنانچه از بعضى حكايت شده، و مستند بوجوهى شده اند كه به هيچ وجه يا دلالت ندارد يا سند، واصح اخبار باب، صحيحه زرارة است كه در او امر به صلوات شده، و فرموده اند " صلى على النبي كلما ذكرته او ذكره ذاكر " (1).
و امر اگر چه في نفسه ظاهر در وجوب است ولى به اندك صارفى، منصرف مىشود، وسياق خبر چون در تعداد مستحبات است محمول بر استحباب است بلكه بعض اخبار كه به آنها استشهاد كرده اند مثل " البخيل كل البخيل من اذا ذكرت عنده لم يصل علي " (2) و مثل " من ذكرت عنده فلم يصل علي أخطأ طريق الجنة (3) شاهد استحباب است، بلكه مصرح به عدم وجوب، وخلو ادعيه مأثوره وخطب