فسق گذشته سر از گريبان كفر والحاد در ميآورد نعوذ بالله من الخذلان وغلبة الهوى ومكيدة الشيطان.
(اللهم فضاعف عليهم اللعن والعذاب بقتلهم الحسين عليه السلام) ج - بارالها پس دو چندان كن بر ايشان لعنت و عذاب را بواسطه كشتن ايشان حسين عليه السلام را.
ش - فاء: براى تفريع است كه تعليل لاحق بسابق باشد وعلت طلب مضاعفه در اين مقام فرح آنها است بيوم عاشورا كه حقيقتا مصيبتى عظيم وخطبى جليل است بلكه كمتر از اصل كشتن آن جناب نيست.
ضعف: چنانچه در (صحاح) و (قاموس) و (اساس) و (منتهى الارب) و غير آنها است مثل شئ است، وضعفاه مثلاه واضعافه امثاله در (قاموس) گفته (او الضعف المثل الى ما زاد) پس يك مانند يا دو مانند هر چه زيادتر باشد ضعف است، و مىگويند (لك ضعفه) و اراده دو مثل و سه مثل مىكنند، و اين ترديد صاحب (قاموس) بنابر عادت او است كه در مواضع اختلاف اقوال لغويين وعدم ترجيح او استعمال مىكند پس كلام دلالت دارد بر وجود قولى، ومثال مذكور شاهد اين قول است، و در تفسير فخر رازي نسبت عبارت مذكوره را بأزهرى داده.
ومضاعفه دو چندان كردن يا زياده از آن است چنانچه در (منتهى الارب) مىگويد و اين قول را در (صحاح) نسبت بخليل داده و گفته و ذكر الخليل ان التضعيف ان يزاد على اصل الشئ فيجعل اثنين او اكثرو وكذلك الاضعاف والمضاعفه يقال ضعفت الشئ واضعفته وضاعفته بمعنى، وكريمه (يضاعف له العذاب ضعفين) [30 الاحزاب 33] كه مؤدى آنست كه سه عذاب باشد شاهد اين دعوى است، و همچنين (يضاعفه اضعافا مضاعفه) [فيضاعفه له اضعافا كثيره] [245 البقرة 2] چه