قسم ديگر - اينكه لفظى را در كتاب يا حديث استعمال مىكنند ومأول به صاحب آن لقب باشد اگر چه در ظاهر عبارت اشاره به او نباشد مثل ماء معين، و رب الارض در القاب امام زمان (ع).
قسم پنجم - اينكه در السنه طائفه خاصه مشهور به او باشد اگر چه در كتاب و سنت نباش د، ولى دليل بر فضل و مشعر بمدح باشد مثل " ابو الارواح " كه به اصطلاح عرفا از القاب حضرت رسالت است، و فرق در اين القاب نيست، بين اينكه عنوان عامى باشد كه ملقب از مصاديق او باشد، وبقرينة اراده او شده، باشد مثل نبى و رسول يا اختصاصى داشته باشد مثل خاتم النبيين، و مفرد باشد يا مركب از جمله مثل " من لم يجعل الله له شبها " در القاب حضرت حجت، و اگر آن مفرد هم به اطلاق ذكر شود و هم با مضاف اليه دو لقب در شمار آورند مثل صاحب و صاحب الزمان، و اگر لفظ واحد به اختلاف مضاف اليه متعدد شود هم دو لقب شمارند مثل صاحب الغيبة و صاحب الدار در القاب امام زمان، بلكه اگر مضاف اليه مختلف باشد لفظا و متحد باشد معنى هم متعدد حساب نمايند مثل صاحب الزان و صاحب العصر، و چون ملتفت اين تفصيل شدى بدان كه جماعتى در صدد استيفاء تعداد القاب امام زمان (ع) شده اند، و در بعضى كتب عدد القاب شريفه آن جناب را به صد و هشتاد رسانيده اند ولى با وجود اين به حكم اينكه " وفى الزوايا خبايا " القابى چند از آن جناب با اينكه بعضى مشهور است، و بعضى در مآخذ وثيقه و اصول معتمده مذكور در جائى ثبت نشده، و اين بى بضاعت چندى از آنها را در اين مقام ياد مىكنيم و با التفات به ميزان مذكور متتبع متوسع در طول زمان مىتواند بر اين باب بسيارى بيفزايد (1):