و ديگرى خاص، و او منوط به اختلاف استعدادات و تفاوت قابليات و اولى رحمت رحمانية است و اشاره ب او است " ما ترى في خلق الرحمن من تفاوت " (2 الملك 67) به اعتقاد بعضى، و دوم رحمت رحيميه است، و اين اصطلاح مأخوذ از احاديث اهل بيت عصمت است، چنانچه از صادق آل محمد عليه السلام منقول است " الرحمن " اسم خاص لصفة عامة و " الرحيم " اسم عام لصفة خاصة (1) يعنى رحمن اسم خاص است كه بر غير خداى عز وجل واقع نمىشود و موضوع است به ازاء صفة عامه كه رحمت مبسوطه بر هياكل موجودات باشد و رحيم اسم عامى است كه بر غير خداى تعالى جايز الاطلاق است، ولى معنى او صفة خاصه است كه مخصوص بعض موارد است، و اختلاف كمالات اشياء منوط به او است، پس مقصود از سؤال رحمت اين مرتبه است و اگر چه از اين رحمت هم نصيبى داشته باشد، و به كمالاتى مخصوص باشد ولى فيض الهى نا محدود، ووجود مبدء فياض بر حدى موقوف نيست " لا يزيده العطاء الا جودا وكرما انه هو العزيز الوهاب " و از اين جهت نظر به اينكه هر طبيعتى طالب استكمال خود است بتوسل به اسباب افاضه كه ائمة هدى عليهم السلام باشند استزاده مىكند، و اميد است كه انشاء الله به مقصود برسد، و چون صلوات و رحمت به اين معنى اسباب مغفرتند اگر چه آثار آنها بعد از غفران ظاهر شود در ذكر مقدم شدند، و تواند بود كه مراد از صلوات قرب و كمال نفسانى در دنيا باشد، و مراد از رحمت كمال اخروى و ارتفاع درجه باشد، و منافى او نيست اينكه " في مقامى هذا " گفته است چه شايد مقصود اين باشد كه فعلا در اين مقام حالى
(١٣٢)