قاصرى بر كلام او مطلع شده بتزويقات وتدليسات اين شيطان غاوى فريب خورد، و اگر بر اين صحيفه اطلاع يابد از ضلالت باز آيد و با طريقه مستقيمه پيوندد، همين قدر هم تعرض كلام او شايسته نبود، چه بيم آنست كه اگر كسى نظر كند مسألة ضروريهاى را خلافى گمان كند با اينكه اين جاهل كمتر از آنست كه نام وى بر زبان علماء جارى شود تا چه رسد به اينكه او را صاحب قولى شمارند و خلافى بوى نسبت كنند.
بالجمله خاتمه اين بحث را بنقل يك حديث در ثواب لعن جبت و طاغوت كه در عرف اهل بيت از تيم وعدى است و گاه به مطلق غاصبين حقوق عترت زاكيه تأويل شده اقتصار مىكنيم:
فاضل زاهد ورع آخوند ملا محمد كاظم هزار جريبى - كه از تلامذه استاد اعظم آقاى بهبهانى - قدس سره - بوده و خود از فضلاى محدثين و عرفاى محصلين است - در كتاب (جمع الفضايح لارباب القبايح) از ابو حمزه ثمالى رضى الله عنه حديث مىكند كه وى از امام همام زين العابدين و سيد الساجدين عليه السلام روايت كرده قال: (من لعن الجبت والطاغوت لعنة واحدة كتب الله له سبعين الف الف حسنة ومحى عنه سبعين الف الف سيئة و رفع له سبعين الف الف درجة و من امسى (1) يلعنهما لعنة واحدة كتب له مثل ذلك، قال فمضى