است، و از اين جهت معاويه شهادت داد در حق آن جناب كه احق بخلافت است.
و شرح اين اجمال چنان است كه در كثيرى از كتب مسطور است و از (مقاتل الطالبين) مشهور كه يك روز چنان اتفاق افتاد كه معاويه از جلساى خويش سؤال كرد أولى تر از همه كس به ولايت امر امت و كفالت كار خلافت كيست؟
گفتند تو، گفت: نه، بلكه علي بن الحسين بن علي بن أبي طالب عليه السلام است كه جد وى رسول خداى، و او را شجاعت بني هاشم وسماحت بني اميه وحسن وصباحت بنى ثقيف است.
على الجملة در سن آن جناب خلافى عظيم واقع شده، شيخ مفيد عليه الرحمة در كتاب (ارشاد) آن حضرت را نوزده ساله دانسته، و او را علي أوسط گرفته و فرموده سيد الساجدين از آن جناب بزرگتر بوده، و اين قول حكايت شده از صاحب كتاب (بدع) و صاحب كتاب (شرح الاخبار) از علماى اهل سنت، و به روايت أبو الفرج و محمد بن ابيطالب هيجده ساله بوده و به روايتى بيست و پنج ساله بوده، و به روايتى سى و هشت ساله بوده، و هيچ يك از اين اخبار منافى آنكه آن جناب بزرگتر از سيد سجاد باشد نيست، چه در عمر آن جناب نيز در روز عاشورا اختلافى است، بعضى گفتهاند بالغ نبوده و گروهى گفتهاند سى و سه ساله بوده، و در ميانه اقوالى چند است، و جمهور مورخين ونسابين ومحدثين فريقين علي شهيد را علي اكبر نوشتهاند، از آن جمله حافظ جنابذى وسبط ابن جوزى و كمال الدين بن طلحه ومحب الدين طبرى وابن جوزى در (صفوة) و ديار بكرى در (خميس) و صاحب (كشف الغمة) وابن الخشاب وأبو الفرج وزبير ابن به كار وبلاذرى ومزنى وشريف عمرى نسابه صاحب كتاب (مجدى) وابن قتيبة وأبو حنيفة دينورى وأبو جعفر طبرى وابن أبى الازهر وأبو الفضل صابونى صاحب كتاب (فاخر) كه فقهاى ما از او به جعفى تعبير ميكنند وأبو علي بن همام