ما اعيرت منه بطون القراطيس وحملت ظهور البريد مستميل سمع الطروب المعنى عن اغاني مخارق وعقيد حجج تخرس الالد بالفاظ فرادى كالجوهر المنضود حزن مستعمل الكلام اختيارا وتجنبن ظلمة التعقيد وركبن اللفظ القريب فأدركن به غاية المراد البعيد كالعذارى غدون في الحلل البيض اذا رحن في الخطوط السود وأنا وان خرجت عن المقصود بحكاية هذا اللؤلؤ المنضود الا ان اعجابي بشعر أبي القاسم ملك عناني وأخذ بزمامي وقادني الى مدحه فتخيرت شعر البختري في ذلك لانه بذ كل واصف وبهر كل عارف بمواقع اللطايف.
اينك دو خبر كفر معاويه را ياد كنيم:
يكى آنست كه ابن أبى الحديد و جماعتى ديگر از صناديد اين گروه آورده اند كه نعمان بن بشير با جماعتى از انصار بر معاويه در آمدند و شكايت از فقر كردند و گفتند راست فرمود پيغمبر كه گفت (انكم ستلقون بعدي اثرة) يعني بعد از من ظلمى خواهيد ديد همانا كه ما ديديم او را، معاويه گفت چه دستورى به شما داده بود گفتند: فرمود (فاصبروا حتى تردوا علي الحوض) صبر كنيد تا بر حوض من ورود كنيد (قال فافعلوا ما أمركم عساكم تلاقونه غدا عند الحوض كما أخبركم) گفت پس شما نيز چنانچه فرمان داده كنيد شايد ملاقات كنيد او را فردا نزد حوض و ايشان را محروم داشت و چيزى عطا نكرد ابن ابى الحديد گفته به اين خبر اكثرى از أصحاب ما تكفير كردند معاويه را چه استهزاء بر پيغمبر نموده، و اين معنى از عبارت او ظاهر، و از بيان بى نياز است.
خبر دوم آنست كه مسعودى در (مروج الذهب) در ذيل احوال مأمون آورده وهم ابن ابى الحديد اشاره به او كرده كه در سنه دويست و دوازده منادى مأمون