ممكن الانطباق است چه مراد از شيطان تواند بود كه عدى باشد، و بخاطرم چنان است كه در اخبار جاى ديگر هم اين كنايت شده و تأويل شيطان به عدى نيز وارد شده باشد (فقد استمسك بالعروة الوثقى لا انفصام لها) پس به تحقيق كه متمسك بعروة الوثقى شده كه او را انقطاعى نيست.
در (كافى) از حضرت باقر آورده كه عروة الوثقى مودت ما أهل البيت است (1) و اين تأويل مؤيد حديث سابق است چه حاصل آن باشد كه هر كه كافر بغاصبين حقوق آل محمد باشد متمسك بمودت ايشان است، يعنى مودت اين جماعت بى بغض دشمنان ايشان صورت نه بندد چنانچه مكرر گذشت.
و در (معانى الاخبار) است كه پيغمبر فرمود هر كه خواهد تمسك بعروة الوثقى جويد بايد متمسك به ولايت برادر و وصى من على بن ابيطالب شود چه هلاك نمىشود هر كه محب و موالى او باشد و نجات نمى يابد آنكه مبغض و معادى او باشد (والله سميع عليم) و خدا شنواست اقوال مردم را، و دانا است افعال ايشان را.
آيه ثانية - (الله ولي الذين آمنوا يخرجهم من الظلمات الى النور) [257 البقره 2] خداى متولى كار اهل ايمان است بيرون مى آرد ايشان را از ظلمات بجانب نور (والذين كفروا أولياءهم الطاغوت) و آنان كه كافر شدند اولياى ايشان طاغوت است، در تفسير (علي بن ابراهيم) است كه كافران ظالمين آل محمدند و طاغوت غاصبين حقوقند كه بمتابعت ايشان ظلم شد (2) (يخرجونهم من النور الى الظلمات) بيرون مىكنند ايشان را از روشنائى به تاريكيها، در (كافى) آمده از صادق آل محمد عليهم السلام كه (نور) آل محمدند و (ظلمات) اعداى ايشان (3).