اقتصار مىشود اول - شيخ صدوق در (امالى) سند به حضرت سيد الساجدين عليه السلام مىرساتد كه روزى امام حسين (ع) بر حضرت امام حسن (ع) داخل شد چون به آن جناب نظر كرد بگرييد، فرمود گريه تو چه سبب دارد؟ گفت مىگريم به جهت آنچه با تو مىكنند، پس امام حسن (ع) فرمود كلماتى چند كه متمن واقعه كربلاست كه در كتاب (امالى) مذكور است، و در ذيل خبر است كه در آن هنگام يعنى بعد از شهادت تو فرود مىآيد در بنى اميه لعنت خداى، و آسمان خون مىبارد، و گريه مىكند بر تو همه چيز حتى وحوش در صحراها و ماهيها در درياها (1) دوم - شيخ ثقة صدوق مقدم وابن قولويه در (كامل الزيارة) از عروة بن الزبير مسندا نقل مىكند كه مىگويد شنيدم از ابوذر رضى الله عنه وقتى كه عثمان او را از مدينه نفى كرده بود، و مىخواست روانه ربذه كند، و مردم با گفتند خوشدل باش كه اين نحو مصيبت در جنب سبحانه اندك است، ابوذر فرمود بسيار كم است اين مصيبت، و ليكن چونيد شما گاهى كه حسين كشته شود كشته شدنى، يا گفت سر بريده شود سربريده شدنى - و ترديد از راوى است - به خداى سوگند در اسلام بعد از قتل خليفه يعني امير المؤمنين (ع) كشتهاى اعظم از او نيست، و زودا كه خداى شمشير او را بر اين امت مسلول كند، وابدا به غلاف باز نگرداند، و مىفرستد منتقمى از ذريه او را تا انتقام بكشد از مردم، و اگر شما بدانيد كه چه وارد مى آيد بر اهل بحار وسكان جبال در بيشهها وتل ها و اهل آسمان از قتل او هر آينه مىگريستيد تا جان هاى شما بر آيد، و هيچ آسمانى نيست كه روح مقدس حسين بر او عبور كند
(١٠١)