" وان يثبت لى عندكم قدم صدق في الدنيا والاخرة " ج - و اين كه ثابت كند براى من نزد شما قدم راستى را در دنيا و آخرت.
ش - قدم: در كتب لغت به چند معنى استعمال شده:
يكى معنى پاى است كه اشهر معانى لغويه او است.
ديگرى سابقه و فضل است، چنانچه از واحدى در (بسيط) حكايت كرده اند و به اين بيت غيلان ذو الرمه استشهاد كرده است كه گفته است:
وانت امرؤ من ذوابة * لهم قدم معروفة و مفاخر ديگر از ابن انبارى نقل شده كه قدم عبارت از عملى است كه تقدم در او جويند و در او تأخير وابطاء نشود، و فخر رازى گفته است كه جهت استعمال قدم در اين معانى آنست كه سعى وسبق حاصل نشود مگر بقدم، و چون او سبب وجود او است او را قدم خوانند، چنانچه نعمت را يد گويند، و اين وجه جارى نيست جز در معنى سابقه اما دو معنى ديگر مأخوذ از تقدم است و مىتوان گفت كه قدم به معنى پاى هم مأخوذ از او است، چه او ما به التقدم است، و عبارت فخر رازى مأخوذ از (كشاف) است، و او منحصر است در ارجاع همان معنى سابقه، و اين اشكال ناشى از تصحيف وابدال شده، و در كريمه " وبشر الذين آمنوا ان لهم قدم صدق " [2 يونس 10] مفسرين احتمالاتى داده اند:
يكى آنكه مراد اعمال صالحه باشد، و اين راجع به معنى احمد بن يحيى است.
ديگر اينكه ثواب باشد.