رضى الله عنهم مطبقند بر كفر محاربين سيد الشهداء، وجواز لعن وسب ايشان و اخبار عامه هم تصريحا وتلويحا بر اين مدعى شاهد است، و اين بى بضاعت بعون خداوند جل ذكره بتفاريق در تضاعيف مباحث اين شرح شمه از اخبار فريقين وارده در اين معانى را ياد كرده، و زياده بر اين در اين موضع تعرض او منافى شرط اختصار است، والله الموفق وهو الهادى.
" برئت الى الله واليكم منهم واتقرب الى الله ثم اليكم بموالاتكم وموالاة وليكم وبالبرائة من اعدائكم والناصبين لكم الحرب وبالبرائة من اشياعهم انى سلم لمن سالمكم وحرب لمن حاربكم و ولى والاكم وعدو لمن عاداكم " ج - بيزارى جستم بسوى خداى تعالى و بسوى شما از ايشان و تقرب مىجويم بسوى خدا آنگاه بسوى شما به موالات شما و موالات دوست شما و برائت از اعداى شما و آنان كه حرب به پا كنند براى شما و بيزارى از پيروان ايشان، همانا من مسالمت مىكنم هر كه را با شما مسالمت كند، و محاربت مىكنم هر كه را با شما محاربت كند.
ش - چون از اهم اصول دين اعتقاد به امامت اهل بيت عليهم السلام است، و قبل از اين گفتيم قوام اصل مذكور به دو ركن است: يكى تولى و ديگرى تبرى، چنانچه در طلب ابدان صحت منوط به تنقيه كه دفع اخلاط عفنه و مواد فاسده باشد، و تقويت كه حفظ قواى اصليه واعانت ارواح بر افاعيل خود باشد، و در طب نفوس نيز كمال نفسانى مشروط است به تخليه كه ازاله ملكات رذيله و اخلاق رديه باشد، و تخليه كه جلب ملكات عادله و اخلاق فاضله است، پس طب ايمانى هم متوقف بر تحصيل اين دو ركن است، چه تبرى - كه عبارت از برائت از اعداء اهل بيت است - به ازاء تنقيه و تحليه است، و تولى كه دوستدارى