عليهما السلام حديث مىكند كه فرمود من آن شب كه پدرم در صبحگاهش كشته شد با وى بودم با اصحاب خود فرمود شب فراز آمده در ستر ظلمت راه خود گيريد كه اين گروه را جز با من كارى نيست و از بيعت من شما به حليد گفتند نه بخداى هرگز چنين نخواهد شد، فرمود همانا شما فردا كشته شويد يكسره، و هيج كس از شما را رهائى نيست (قالوا الحمد لله الذي شرفنا بالقتل معك) گفتند منت خداى را كه ما را بشهادت در ركاب تو شرف ارزانى داشت (فقال عليه السلام [لهم - المصدر] ارفعوا رؤسكم وانظروا فجلعوا ينظرون الى مواضعهم ومنازلهم في الجنة وهو يقول لهم هذا منزلك يا فلان فكان الرجل يستقبل الرماح والسيوف بصدره ووجهه ليصل الى منزله من الجنة (1).
د - هم قطب راوندى - رضى الله عنه - در (خرايج) سند به باقر علوم النبيين مىرساند كه حسين عليه السلام قبل از اينكه مقتول شود گفت كه پيغمبر مرا فرمود اى پسرك من زودا كه تو رانده شوى بجانب عراق و او زمينى است كه تلاقى كرده اند در او پيغمبران و اوصياى پيغمبران، و آن زمينى است كه يعمورا ناميده شود و همانا تو در او شهيد شوى و شهيد شوند با تو جماعتى از اصحاب تو كه الم مساس آهن را نيابند - كنايت از آنكه كثرت اشتياق و شدت توقان بعالم قدس ايشان را از توجه به درك صدمه تيغ وسنان و زحمت دشنه و پيكان مشغول كرده - آنگاه اين ايت مبارك تلاوت فرمود (يا نار كوني بردا وسلاما على ابراهيم) [69 الانبياء 21] و با حسين فرمود حرب برد و سلام شود بر تو و بر ايشان آنگاه سيد الشهداء فرمود پس خورسند ومستبشر باشيد، چه بخداى اگر ما را بكشند همانا ما بر پيغمبر خود وارد شويم (2).