(اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد و آخر تابع له على ذلك) ج - بار الها لعنت كن اول كسى را كه ظلم كرده حق محمد وآل محمد را و آخر كسى كه متابعت كرده او را بر ظلم.
ش - اول: در اشتقاق او خلاف است، گروهى از بصريين گفتهاند كه مأخوذ است از (وول) و در اين معنى رعايت قياس كرده اند چه وزن او را افعل دانند، ولى معنى (وول) معلوم نيست و استعمال او در غير موضع محل نزاع به اتفاق ديده نشده پس احتمال اشتقاق از او وجهى ندارد.
و بعضى گفتهاند كه از (وئل) مأخوذ است كه بمعنى لجأ وارد شده ومنه الموئل بمعنى الملجأ، و چون سبق علت نجات است، و اول هر چيز سابق بر ساير اجزا است لفظ موضوع براى لازم را در ملزوم استعمال كردند، و بنابر اين واو ثانى مقلوب از همزه است و اين خلاف قياس است.
وجماعتى بر آنند كه مشتق از (اول) بمعنى (رجع) است و بنابر اين اگر وزن افعل باشد يعنى آن چيزى استكه رجوع به او بيشتر مىشود، و اين معنى لازم اسبق الاجزاء است، و بنا بر اين افعل تفضيل از مجهول اشتقاق شده مثل احب وابغض و احمد واشغل واشهر واشباه اينها.
و در وزن او خلاف است جمهور بصريين گفتهاند كه (افعل) است، وقاطبه كوفيين و بقيه بصريين بر آنند كه وزن او (فوعل) است مثل (كوكب) و (جوهر) و بنا بر اين و او زايد است نه همزه.
اگر از (وول) باشد (وول) (1) مىشود و او اول قلب بهمزه شده به جهت دفع ثقل.