چه مطلق فرح غير محبوب نيست، و لفظ زيارت با هر دو معنى مناسب است، وأنسب به حال آل زياد وآل مروان معنى ثانى است، و ساير الفاظ زيارت آنچه محتاج بشرح است در فقرات سابقه گذشته، و صواب چنانست كه در اينجا شطرى از اخبار و كلمات طايفه اهل سنت نقل كنيم كه دلالت بر فرح آل مروان وآل زياد دارد يا فرح خودشان كه حقيقة آل زياد وآل مروانند، و مشمول لعن اين زيارت چنانچه تا به حال در اين كتاب جابجا معلوم صاحبدلان كه روى سخن با ايشان است شده.
مسعودى عليه الرحمة كه از اعظم قدماى علماى شيعه است چنانچه تأمل مطاوى كلمات او در (مروج) شاهداست، اگر چه بعضى از مواضع از روى تقيه يا ابداى احتمال يا نقل خبر ضعيف مطالبى كه مخالف مذهب حق باشد ذكر فرموده، و اين معنى سبب اشتباه محقق ألمعى آغا محمد على ولد استاد اعظم شده بر خلاف كل تصريح بعدم تشيع او فرموده، و خصوص كتاب (اثبات الوصية) او كه معروف است اگر كسى به بيند جاى ترديد باقى نماند و در (فهرست) ابو العباس نجاشى مناقب او مذكور است، ولى با وجود اين معتمد اهل سنت است، و هيچ مورخى نيست كه بر او اعتماد نكرده باشد، از آن جمله ابن خلدون در اول جلد مقدمه مىگويد:
وقد دون الناس واكثروا وجمعوا تواريخ الامم والدول في العالم وسطروا والذين ذهبوا بفضل الشهرة والامانة المعتبرة واستفرغوا دواوين من قبلهم في صحفهم المتأخرة، هم قليلون لا يكادون يجاوزون عدد الانامل ولا حركات العوامل مثل ابن اسحاق والطبرى وابن الكلبى ومحمد بن عمر الواقدى وسيف بن عمر الاسدى والمسعودى وغيرهم من المشاهير المتميزين عن الجماهير.
باين ملاحظه نقل از مسعودى در (مروج الذهب) كه مكررا مستقلا وتبعا در