اينكه اين از سنت است، سنت ترك جميع اينها است، چه وارد نشده در اين باب چيزى كه محل اعتماد باشد.
و از پاره از ائمه حديث پرسيدند كه كحل و غسل وحنا وطبخ حبوب ولبس ثوب جديد و اظهار سرور در روز عاشورا چگونه است در جواب گفت كه حديث صحيحى در اين باب وارد نشده نه از رسول خداى وارد شده و نه از احدى از صحابه، و نه مستحب شمرده او را احدى از ائمه مسلمين نه ائمه اربعه كه مالك وابو حنيفه و شافعى و احمد بن حنبل باشند و نه غير ايشان و نه روايت شده در كتب معتمده در اين امور خبر صحيحى يا ضعيفى، و آنچه گفته شده كه هر كه سرمه بكشد در روز عاشوراء تا آخر سال چشم درد نكشد، و هر كه غسل كند تا آخر سال بيمار نگردد، و هر كه توسعه كند بر عيال خود آن روز خداى در تمام سال بر او وسعت دهد، و امثال او مثل اخبار وارده در فضل صلوة در روز عاشورا و اين كه توبه آدم و قرار سفينه نوح بر جودى، و نجات ابراهيم از آتش، و فدا كردن ذبيح الله به گوسفند، ورد يوسف بر يعقوب در او بود، چه همه اين اخبار دروغند جز حديث توسعه لكن در سند او كسى است كه در حق او گفتگوئى شده، و اين گروه يعنى نواصب او را عيد قرار ميدهند، و آن جماعت يعنى روافض او را ماتم و عزا مىكنند، و هر دو طايفه مخطى و مخالف سنتند چنين گفته است بعض حافظان حديث، و مراد او از اول سؤال است تا اينجا.
و حاكم تصريح كرده به اينكه اكتحال روز عاشورا بدعتى است با اينكه خود روايت كرده اين خبر را كه (من اكتحل بالاثمد يوم عاشورا لم ترمد عينه ابدا) لكن گفته كه اين حديث منكر است، و از اين جهت ابن جوزى او را در موضوعات ذكر كرده، و اختصاص داده وضع او را به طريقى كه حاكم نقل كرده و بعض حفاظ گفتهاند از غير آن طريق يعنى به هر طريق كه نقل شده موضوع است