و كتابت او نيز ثابت نشده كذا في (جامع الاصول) و غيره، تمام شد كلام عبد الحق.
وحديث (اللهم اجعله هاديا مهديا) كه روايت كرده اند دائر بر سه طريق است، در دو طريق او محمد بن اسحق بن حرب اللؤلؤى البلخى مذكور است وابن جوزى در رساله (رد على المتعصب العنيد) گفته (كان كذابا يبغض أمير المؤمنين علي بن أبيطالب) وقتيبه او را بذكر سوء ياد مىكرد، و مىگفت شنيدم او در كوفه أمير المؤمنين را شتم كرد، و خواستند او را بگيرند فرار كرد، وأبو علي صالح بن محمد حافظ گفته كه محمد بن اسحاق كذاب وضاع بوده، وأحاديث منكره روايت كرده، وابن حبان گفته كه از ثقات چيزى روايت مىكند كه نبايد حديث شود.
و در طريق ديگر اسماعيل بن محمد است وابن جوزى از دارقطنى روايت كرده كه اسماعيل كذاب است، علاوه بر اينكه به اعتراف ابن جوزى معقول نيست كه محارب أمير المؤمنين هادى مهدى باشد چنانچه حديث (حربك حربي) شاهد مقصود است.
بالجمله به جهت عجز از اثبات فضايل معاويه متمسك به كريمه (النبى اولى بالمؤمنين من أنفسهم وأزواجه أمهاتهم) [6 الاحزاب 33] شده معاويه را خال المؤمنين لقب دادند، و فساد اين تخيل ظاهر است، چه مراد از (ام) در آيه كريمه (ام) حقيقى نيست بالضرورة، بلكه چنانچه سيد أجل مرتضى سلام الله عليه در شرح (قصيده مذهبه حميرى) وفخر رازى - خذله الله - در تفسير كبير تصريح كرده اند يا مراد حرمت آنها است بعد از وفات پيغمبر صلى الله عليه وآله و سلم چنانچه تزويج امهات محرم است يا وجوب احترام آنها است ما دام كه بر جاده مستقيمه شريعت سلوك نمايند، چنانچه حال امهات نيز چنين است (وان جاهداك على أن تشرك بالله فلا تطعهما) [8 العنكبوت 29] و بنابر اين مؤداى اين كريمه تنزيل وتشبيه