بودم كه آب خواست چون تناول فرمود گريه كرد و چشمش در اشك غرقه شد آنگاه فرمود (يا داود لعن الله قاتل الحسين) كه هيچ بنده اى نيست كه آبى بنوشد و ياد حسين كند و لعنت كند قاتلان او را مگر آنكه خداى عز وعلا براى او صد هزار حسنه بنويسد و صد هزار سيئه محو كند و صد هزار درجه براى او بلند مىفرمايد، و چنان است كه صد هزار بنده آزاد كرده باشد و در روز قيامت خداى او را خنك دل و آسوده خاطر حشر كند (1)، اللهم العن قتلة الحسين عليه السلام الى يوم القيامة.
مطلب ثانى در شرح دعاى سلام (السلام عليك يا ابا عبد الله وعلى الارواح التي حلت بفناءك) ج - سلام بر تو باد اى ابو عبد الله و بر ارواحى كه در حريم تو جاى گرفتند.
ش - معانى متعلقه به اين لفظ شريف تماما در شرح فصول زيارت شريفه چنانچه مقتضى مقام بود سبق ذكر يافت، و بعض اخبار مناسبه فضل اصحاب سيد الشهداء عليه السلام در آخر اين مطلب در ذيل فقره (وعلى أصحاب الحسين) عليه السلام انشاء الله ياد خواهد شد.
(ولا جعله الله اخر العهد مني لزيارتك) ج - و خداى اين سلام را آخر عهد من به زيارت تو نگرداند.
ش - عهد: اصل در معانى او پيمان است، و بمعنى وصيت و فرمان حكومت ، و معرفت در (عهدى بكذا) و (عهدته كذا) و ملاقات و زمان و اشباه او به اين مناسبت استعمال مىشود، و شايد در اين عبارت همان معنى اول مراد باشد.