(الحمد لله على عظيم رزيتى) ج - حمد مر خداى را بر مصيبت بزرگ من.
ش - تكرار اين كلام بر سبيل التفات غيابى به جهت تنصيص بر ثبات در مقام حمد بر اين مصيبت است، علاوه بر اينكه تصريح به بزرگى اين خطب هائل ورزء عظيم در او شده، وافتنان وتلون در وجوه حمد وانحاء ستايش و اظهار استسلام وانقياد براى اوامر الهيه - كه اكمل صفات مؤمنين واحسن حالات متقين است - نيز در او شده.
(اللهم ارزقني شفاعة الحسين عليه السلام يوم الورود) ج - بار الها روزى كن مرا شفاعت حسين عليه السلام در روز قيامت.
ش - اخبار داله بر شفاعت ائمة و خصوصا سيد الشهداء بسيار است، و ما اشاره به اين باب در سابق كرده ايم (1) وبيش از اين مجال ذكر نيست.
ورود: در اصل لغت چنانچه از كتب فن استفاده مىشود آمدن بسر چشمه و جاى آبست و مقابل آن صدور است.
ويوم الورود: قيامت است به جهت آنكه بر خداى تعالى وارد مىشوند و به محضر حكم و سلطنت قاهره او حاضر مىشوند يا ملاحظه اينكه بر مشرعه رحمت الهيه مؤمنين را آن روز ورودى است يا به جهت اينكه همه خلق به حكم (وان منكم الا واردها) [71 مريم 19] در جهنم ورود مىكنند، ناجيان بيرون مىروند وعاصيان مىمانند. والله أعلم.