است كه بعد از ذكر شهادت [امام حسين -] عليه السلام گفتهاند: (فخرج غلام من تلك الابنية وفي اذنيه درتان وهو مذعور فجعل يلتفت يمينا وشمالا وقرطاه يتذبذبان فحمل عليه هاني بن بعيث [ثبيت - المصدر] لعنه الله فقتله فصارت شهر بانويه تنظر اليه ولا تتكلم كالمدهوشة (1).
مىتوان استفاده كرد كه جعفر فرزند امام عليه السلام باشد از شهر بانويه، و مؤيد وجود شهر بانويه در آن جنگ قول ابن شهر آشوب است كه اما شهر بانويه فاتلفت نفسها في الفرات (2) و از اين كلام بر نمى آيد كه او مادر سيد الساجدين باشد تا بگويد كه او در نفاس به بهشت جاودانى رخت بر بست، چه دور نيست كه خواهر او باشد، چه در بعض اخبار ايشان سه خواهر بودند: يكى از آن امام حسن و ديگر از آن امام حسين و ديگرى از آن محمد بن أبي بكر شد، و تواند بود كه بعد از وفات آن دو وموت شاه زنان يكى از آنها باز بحباله نكاح سيد الشهداء در آمده و در كربلا حاضر باشد، چنانچه در نظر دارم كه در كتاب معتبرى نيز ديده باشم.
و در (منتخب) حديث وفات رقية بنت الحسين را در شام ذكر كرده و شايد آن اسم منسى در كلام جماعتى از مورخين همين باشد، و مؤيد او آنست كه او را در شام قبه و مزارى است معروف كه عامه و خاصه جاها را زيارت مىكنند، و اهل شام بتوارث نقل مىكنند كه او دختر سيد الشهداء است، و معروف به سيده رقيه است و تبركات و توسلات به مرقد پاك آن مطهره مينمايند، و من بنده در سالى كه در راه حج وارد دمشق شدم مكرر به زيارت او مشرف شدم، وآثار جلالت وخدارت و انوار عصمت و طهارت در آن مرقد مطهر ومضجع مقدس مشاهده كردم.
و از كلام ابن عبد ربه در (عقد) و عبارت منقوله از ابن قتيبه معلوم مىشود كه