از قتل هست؟ و بر اين وجه عبد المغيث بغدادى ايرادى كرده كه در رساله (منع لعن يزيد) نوشته مىگويد اين آيه در حق يهود نازل شده، و ربطى به ديگران ندارد.
ابن جوزى در رساله رد بر او مىگويد كه راوى اين خبر اختصاص به يهود مقاتل است، و اجماع محدثين مثل (بخارى) و وكيع و ساجى و رازى و نسائى و غيرهم بر كذب او منعقد است و با وجود قول احمد به نزول او در حق مسلمين چگونه قول غير او قبول خواهد شد، علاوه بر اينكه بر فرض تسليم نزول آيه در حق يهود خصوصيت مورد موجب خصوصيت حكم عام نمىشود، چنان چه در اصول مقرر شده است.
آيه ثالثه (ان الذين يؤذون الله ورسوله لعنهم الله في الدنيا والاخرة واعد لهم عذابا مهينا) [57 الاحزاب 33] يعنى بدرستى كه آنان كه اذيت مىكنند خداى و رسولش را خداى لعنت كرده ايشان را در دنيا و آخرت يعنى در هر دو سراى از رحمت خود دورشان كرده، و اعداد فرموده براى ايشان عذابى مهين را، و شك نيست كه يزيد اذيت رسول خداى كرد و اذيت امير المؤمنين و اذيت فاطمة عليها السلام كه به حكم روايت صحيحين و روايت احمد بن حنبل در (مسند) چنانچه در اوائل كتاب گذشته (1) اذيت ايشان اذيت رسول خداى است، پس لعنت او از قرآن صريحا استفاده مىشود، شايد از اين جهت است كه علماى سنت و جماعت در لعن او بيشتر مساعدت كرده اند از تكفير.