سبط او مذكور شد حكايت كرده، وحديث زهرى را اجمالا هم ايراد كرده، و هم از او نقل كرده كه از غير عبد الملك اين حديث را شنيده چنانچه گذشت، و از سيره ملا عمر نقل كرده كه ام سلمه نوحه جن را شنيد (1).
و در (ينابيع) از (جواهر العقدين) سمهودى كه از اكابر علماى مصريان است حديث زهرى را روايت كرده.
و هم از آن كتاب است موافق حكايت صاحب (ينابيع) كه ابن برقى سند به صالح امام مسجد بنى سليم مىرساند كه جماعتى از اشياخ او حكايت كردند كه به غزاى روميان رفته بودند، و در كنيسه اى يافتند كه نوشته بود " اترجوامة...
الى آخره " و از اهل روم سؤال كردند كه نويسنده اين كيست گفتند نمىدانيم، و از محمد بن سيرين نقل كرده كه سنگى به سيصد سال قبل از بعثت يافتند كه بر او عبارتى سريانى نوشته بودند كه به عربى ترجمه كردند اين بيت شد.
و از سليمان بن يسار نقل ركده كه حجرى يافتند كه اين نظم بر او مكتوب بود " لا بد ان ترد القيامة فاطم (2)... الى اخره. و اين خبر را تأييد كرده به روايت حافظ ابن اخضر در كتاب (عترة طاهره) كه حضرت رسالت فرمود انگيخته مىشود دختر من فاطمه روز قيامت و با او جامهائى است كه به خون رنگين است، پس معلق به قائمهاى از قوايم عرش مىشود و مىگويد يا عدل احكم بينى وبين قاتل