شد و آفاق آسمان سرخ شد تا شش ماه و بعد از آن اين حمره مستمره مرئى شد و قبل از و ديدار نمىشد، و گفته شده كه حجرى در بيت المقدس آن روز رفع نشد مگر اينكه دم عبيط در زير او ديده شد، و ورسى كه در عسگر ايشان بود خاكستر شد و ناقه اى از عسگر ايشان نحر كردند در گوشت او ماننده آتش ديدند و او را طبخ كردند و ماننده صبر تلخ بود (1).
و از ابو نعيم در (دلائل) حديث ام سلمه وسماع نوحه جن را روايت كرده و هم از (امالى) ثعلب نقل حديث كرده كه ابو خباب كلبى گفته آمدم در كربلا و مردى را از اشراف عرب گفتم خبر ده مرا از آنچه به من رسيده كه شما نوحه جنيان را مىشنويد، گفت هيچ كس را نمى بينى مگر اينكه به تو خبر مىدهد كه سماع نوحه جنيان كرده، گفتم تو از آنچه شنيده اى با من بگوى، گفت شنيدم اين شعر مىخواندند " مسح النبى جبينه... الى اخره ".
و هم سيوطى در (عقود الجمان) در صنعت اسلوب حكيم گفته كه علماى هيئت گمان كردند آفتاب منكسف نمىشود مگر در بيست و هشتم يا بيست و نهم با اينكه در روز وفات رسول خداى كه دهم ربيع الاول بود - يعنى به اعتقاد سنيان - منكسف شد بروايت زبير بن به كار، و در روز قتل حسين كه دهم محرم بود نيز منكسف شد، چنانچه در تواريخ مشهور است.
و در (شرح همزيه) ابن حجر است از جمله آيات ظاهره در روز قتل آن مظلوم آن بود كه آسمان خون باريد، واوانى به خون آكنده گشت و هوا چندان سياه شد كه ستارگان ديدار شدند، و تاريكى چنان شدت كرد كه مردم را گمان اين شد كه مگر قيامت قيام كرد، و ستارهگان با يكديگر بر خوردند و مختلط شدند، و هيچ سنگى برداشته نشد مگر اينكه از زيرا و خون تازه جوشيدن گرفت