ديوار دير راهب ديده شد، و از او سؤال كردند، گفت به تاريخ پانصد سال قبل از بعثت ديدار شده، و برخى گفته اند كه ديوار منشق شد و دست بر آمد و با قلم اين بيت نوشت (1).
و در (غرر الخصائص) وطواط وارد است كه مىگويند يعنى مشهور است كه چون سر حسين عليه السلام را به مجلس يزيد آوردند و پيش روى او نهادند دستى از ديوار بر آمد و بر جبهه مىشوم يزيد نوشت اين بيت را.
و در (خطط مقريزى) اين عبارت مذكور است " لما قتل الحسين بكت السماء وبكاءها حمرتها، وعن عطاء في قوله تعالى " فما بكت عليهم السماء والارض " قال بكاءها حمرة اطرافها، وعن الزهرى بلغنى انه لم يقلب حجر من أحجار بيت المقدس يوم قتل الحسين الاوجد تحته دم عبيط ويقال: ان الدنيا اظلمت يوم قتل ثلاثا، واصابوا في عسگر الحسين يوم قتل ابلا فنحروها وطبخوها فصارت كالعلقم، وما استطاعوا ان يسيغوا منها شيئا، وروى ان السماء امطرت دما فاصبح كل شئ لهم مملوة دما انتهى كلامه.
و در (نور الابصار) معاصر شبلنجى مصرى شافعى عبارت مذكوره منقول است (2).
و در (فصول المهمه) حديث نوحه جنيان از طريق ام سلمه و نوشتن " اترجو... " در ديوار دير راهب مذكور است.
وسيوطى در (تاريخ الخلفاء) گفته كه چون حسين كشته شد دنيا هفت روز چنان بود كه آفتاب بر ديوارها مانند چادرى معصفر مىنمود و ستاره ها بعضى بر بعضى زده مىشد و قتل او در روز عاشوراء بود، و آفتاب در آن ورز منكسف