و هم در (صواعب) است چون سر مبارك را به شام بردند در اول منزل بشرب نبيذ پرداختند ناگاه دستى از ديوار بر آمد و با او قلمى از آهن بود و اين شطر نوشت " اترجو امة.. الى اخره. (1) منصور بن عمار اين خبر را روايت كرده، و غير او گفته است اين بيت را در سنگى يافته اند به سيصد سال قبل از مبعث شريف نبوى اينكه اين بيت مكتوب است در كلبسائى از ممالك روم كه كاتب او مجهول است (2) و از ابو نعيم حافظ در كتاب (دلائل النبوة) از نضره از ديه آورده كه نقل كرد چون حسين عليه السلام شهيد شد آسمان خون باريد، و ما بر خواسيتم صبح را و در حال وجرار خود را از خون ممتلى يافتيم (3).
و در چند حديث غير از او است كه آسمان سياه شد به حدى كه ستاره ها در روز ديدار شدند، و سنگى بر داشته نشد مگر اينكه خون تازه زير او ديده شد، و از ابو الشيخ روايت كرده كه ورسى در عسگر ايشان بود به خاكستر متحول شد (4).
و هم در (صواعق) است كه سفيان بن عيينه از حربه نقل مىكند كه مردى كه ورس او منقلب به رماد شده بود خود از حال خود خبر داد و گفت كه ناقه را در عسگر ايشان نحر كردند گوشت او را مانند آتش يافتند، و چون او را طبخ كردند مثل علقم شد (5).
و هم خبر داد - و ظاهر اينكه ضمير در كلام ابن حجر راجع به سفيان باشد - كه آسمان سرخ شد و آفتاب گرفت به حدى كه ستارگان در نصف النهار نمودار شدند، و سنگى بر داشته نشد مگر اينكه زير او خون تازه ديده شد.