گفت خبر ده مرا از شبى كه كشته شد در او علي بن ابيطالب آنان كه در كوفه نبودند به چه استدلال كردند بر قتل او و علامت او براى مردم چه بود اگر بدانى آيا آن علامت براى غير علي در قتلش بود يا نه؟ پس پدرم فرمود همانا چون شب قتل امير المؤمنين شد سنگى از روزى زمين بر نداشتند مگر اينكه زير او خون تازه يافته شد تا فجر طلوع كرد، و هم چنين بود شبى كه در او كشته شد يوشع بن نون، و هم چنين بود شبىكه در او كشته شد يوشع بن نون، و هم چنين بود شبى كه در او عيسى بن مريم به آسمان رفت و همچنين بود شبى كه كشته شد در او شمعون بن حمون الصفا، و همچنين بود شبى كه كشته شد در او حسين بن علي عليهما السلام، فرمود پس روى هشام دگرگون گشت تا رنگ او تيره شد و خواست تا خون پدرم را بريزد (1).
وحديث را ذيلى است كه اهتمام به نقل او نبود، و نظير اين حديث در كلام ابن عبد ربه خواهد آمد ص 109.
دهم - سيد اجل رضى الدين ابن طاوس قدس سره در (ملهوف) از سيد الساجدين عليه السلام در طى خطبه ورود مدينه حديث كرده كه فرمود كدام چشم از شما مالك اشك خود است، و از فرو ريختن آب ضنت مىكند با اينكه همانا سبع شداد براى قتل او بگريستند، و گريستند درياها با امواج خودشان و آسمانها با اركانشان و زمين با اطراف و نواحى خود و درختان با شاخهاى خود ولجهاى بحار و ملائكه مقربين و اهل سماوات يكسره (2) تا آخر خطبه.
كه هر سطرى از او در كوهى شكاف و در بحرى جفاف مى آورد، و از اين مقوله اخبار عموما و خصوصا در بكاء انبياء و خصوص آدم و عيسى و موسى و پيغمبر صلى الله عليهم در مواقع متعدده وامير المؤمنين وفاطمة وحسن عليهم السلام