مگر اينكه هفتاد هزار ملك از براى او به فزع آيند، بر مىخيزند بپاى ايستاده، و مفاصل ايشان تا روز قيامت از اين دهشت در لرزه است، و هيچ ابرى نيست كه مرور كند ورعد و برق از او ديدار شود جز اينكه لعنت كند قاتل او را، و هيچ روز نيست مگر اينكه عرضه نمايند روح او را بر رسول خداى پس با يكديگر تلاقى فرمايند (1).
سوم - هم در كتاب شريف (كامل الزيارة) است كه مسندا از زرارة سلام الله عليه (2) نقل مىكند كه صادق آل محمد صلى الله عليه و سلم به وى فرمود اى زراره آسمان خون گريست بر حسين چهل صباح، و زمين گريست چهل صباح بر حسين به سياهى، و آفتاب گريست چهل صباح به كسوف وحمرت، ودرستا كه كوهها پاره پاره و پراكنده شدند، و درياها شكافته شدند، و ملائكه چهل صباح گريستند بر حسين، و نه خضاب كرد از ما زنى، و نه تدهين كرد و نه سرمه كشيد، و نه گيسوان خود را شانه زد تا سر عبيد الله بن زياد - لعنهما الله - نزد ما آماد، و هميشه ما بعد از حسين (ع) گريان بوديم و جدم علي بن الحسين عليهما السلام هر وقت ياد او مىكرد چندان مىگريست كه آب چشمش محاسنش را ممتلى مىكرد، و مىگريست چندان كه هر كه مىديد از گريه او بگريه مى آمد از روى رقت براى او، و همانا كه ملائكه نزد قبر حسين (ع)) هستند، هر آينه گريه مىكنند، و گريه مىكند به گريه ايشان هر چه در هو است، و آنچه در سماء از ملائكه، و چون روح مقدس او بيروت رفت جهنم از عظم مصيبت بانك زد چنانچه نزديك شد منشق شود از زفره او، و همانا جان پليد عبيد الله و يزيد چون بر آمد از شادمانى جهنم چنان شهقه بر آورد كه اگر خداى تعالى حبس نمىفرمود او را بدست خزان او هر آينه هر كه بر پشت زمين است مىسوخت، و اگر اذن به جهنم ميداد نمىماند چيزى