مؤمن آل فرعون، والله مدحه بذلك، و ما زال العلم مكتوبا منذ بعث الله رسوله نوحا، فليذهب الحسن يمينا وشمالا فوالله ما يوجد العلم الا هيهنا صدق ولى الله عن رسول الله عن الله (1).
بالجملة اين سخن اگر به مناسبتى استطراديه در ميان آمد ولى به جهت تذكره بعض اهل عصر است كه چنان گمان كرده اند كه بر خيالات مفسرين بايد اقتصار كرد، وتخطى از آنها روا نيست، و اين تخيلى است طرفه عجيب و اشتباهى است سخت ظاهر البطلان.
خلاصه آنكه ظاهر لفظ مقام محمود آن در چه كمالى است كه از هر جهت مستوجب حمد هر كس شود، و اين نتيجه قرب نوافل مقام نبوى است، و مىشود كه مراد مقام محمود فيه به حذف وايصال باشد يعنى مقامى كه حمد در او واقع شود چنانچه دلالت بر او دارد آنچه در (توحيد صدوق) از حضرت امير المؤمنين عليه السلام نقل شده در ذكر اهل محشر كه مىفرمايد مجتمع مىشوند در موطنى كه در آن مقام محمد است، و او مقام محمود است، پس او ثنا مىكند بر خداى به نوعى كه احدى قبل از او چنان ستايش نكرده آنگاه ثنا مىكند بر هر مؤمن ومؤمنه، ابتداء مىكند به صديقين و شهداء آنگاه صالحين، چون چنين كند حمد مىكنند او را اهل سماوات و اهل زمين و از اين روى خداى عزوجل مىفرمايد " عسى ان يبعثك ربك مقاما محمودا " [79 الاسراء 17] فطوبى لمن كان له في ذلك اليوم حظ و نصيب وويل لمن لم يكن له في ذلك اليوم حظ ولا نصيب (2).
و اين روايت شريفه اشعار بر اين دارد كه مراد از مقام محمود مقام يقع فيه حمد الخلق له است، اگر چه به تأمل مىشود ارجاع شود. بوجه اول