حزنى كرده اند.
واينصاف اينست اين جمع به هيچ وجه راهى در مشرب استدلال ومسرحى در وادى صحت ندارد چه اولا اخبار طايفه اول مقاومت سندى با اخبار مانعه ندارد چه خبر مسعده البته در اين مقام حجت نيست چه او به اعتراف كشى وشيخ در (فهرست) و (اختيار) (1) وعلامه قدس سره در (خلاصه) وغيرهم عامى المذهب است واز طايفه خبيثه بتريه كه از اخبث فرق زيديه اندهم هست علاوه بر اينكه هرون بن مسلم كه راوى از او است به تصريح نجاشى و علامه - قدس سرهما - قائل به مذهب اهل جبر و تشبيه است و اين كاشف از فساد مذهب است، اگر چه توثيق او كرده اند و در خبر ثانى عبد الله بن ميمون قداح است كه و تضعيف اين سند وجهى ندارد چه جبرئيل بن أحمد معتمد كشى است و اين اماره جلالت بلكه وثاقت است و محمد بن عيسى از اجله ثقات است وسياق روايت عبد الله كه از امام صادق عليه السلام تعبير به جعفر كرده در خصوص اين خبر شهادت اجماليه بر مدعى دارد، چنانچه در كثيرى از مواضع علماء استدلال به اين تعبير بر انحراف كرده اند.
و در خبر ثالث جعفر بن عثمان مشترك است و يونس بن هشام مجهول و در خبر رابع كثير النوا است كه از اخبث طوايف يعنى عامه بتريه است و در خبر خامس زهرى است كه فسق او با كفر ابليس هم عنان است و عجب است كه