است كه به معنى نما ء وزيادت وذخيرة سعادت است، واصل در معنى بركت:
خوابيدن شتر است كه بروك مأخوذ از اواست، وچون خوابيدن شتر مستلزم ثبوت ودوام اوست نسبت به حال حركت وشئ مسعود باقى متزايد البته ثابت باشد استعمال در او شده چنانچه وادم له ما اعطيت من التشريف والكرامة " وحوض را از آنچهت بركه گفتهاند كه آب در او باقى ميماند كما في (الصحاح) حيث قال في ذلك " ويقال سميت بذلك لاقامة الماء " وساير استعمالات نيز رواجع به اين معنى است واين اثير در (نهاية) - بعد از ذكر معنى بروك ومعنى زياده ونما - گفته " والاصل الاول " ووجه آنست كه بيان كردم ودر (شرح صحيفه) از راغب اصبهانى كه از مهره اين صناعت است حكايت كرده كه " البركة ثبوت الخير الالهي " واين كلام شاهد تحقيقى است كه گذشت واز اين قبيل توسعات در لغت عرب نه چندان است كه بتوان بدست آورد از اين جهت است كه جماعتى از تا؟؟ بين لغات انكار اشتراك لفظى - كه قشريين از لغويين متعدد المعنى گمان كرده اند وسطحيين از اهل صنايع جرى بر ظواهر كلمات آنها نموده اند - راجع به اشتراك معنوى ومناسبات بعيده وانتقالات خفيه است كه در نظر اهل لسان ودر بدو انتقال ظاهر قريب بوده وبجهت تطاول زمان وتناسى قراين مناسبات فراموش شده واشتراك بنظر مى آيد، لهذا كسيكه با ذهن وقاد در كتب ادباى حقيقت شناس دقيقه ياب صاحب جودت وتصرف مثل سيدين اجلين - رضي الله عنهما - مرتضى ورضي ونجم الائمه وسيد عليخان وزمخشرى ومطرزي وخطيب تبريزى وراغب اصفهانى و گاه گاه جوهرى وفيومى وابن اثير و غير ايشان از اهل معرفت لباب معانى بيان ونيل حقايق مقاصد كلام تتبع نمايد و وجوه استفادات و بيانات