و در آن مقام فقد و نيستى، نيست جز همان امكان ذاتى و قيام صدورى، بمبدء وهاب.
وحديث " اول ما خلق الله العقل و اول ما خلق الله نورى " (1) شاهد اين دعوى است، بلى فرقى كه هست آنست كه عقل نزولى از اول واجد كمالات است، و عقل صعودى چون در جميع مراتب بايد سير كند، و قطع دو دوره هر دو قوس وجود را نمايد، بالاخره به آن درجه مىرسد.
و جواب اين شبهه آنست كه برهان قائم شده بر امتناح انفكاك هيولى از صورت پس عقل صعودى به جهت هيولانيتى كه دارد قوه آن غير متناهى خواهد بود، و از درجه عقل نزولى هم عبور خواهد كرد قال شاعرهم:
احمد ار بكشايد آن پر جليل * تا ابد مدهوش ماند جبرئيل وكريمه " خلق الانسان ضعيفا " [28 النساء 4] تواند بود كه اشاره به اين ضعف كه عبارت از عدم تحقق به مرتبه خاصه و استعداد قبول كمالات غير متناهيه است، باشد كه سر از گر بيان قوت در ميآورد، بالجمله بسط اين جواب خارج از وظيفه اين مختصر است، و آنان كه بصيرتى در اين علوم دارند آگاهند كه لباب حل اشكال در اين دو سطر وديعه گذاشته شده، بر مشرب اين قوم راهى براى اشكال باقى نمانده، و پاره اى به برخى از احاديث مستمسك شده اند كه آن هم