ديگرى كه سوار آن است غصبى باشد، يا در زمين غصبى مسافرت كند بايد نماز را شكسته بخواند، و احوط جمع بين شكسته و تمام است.
(مسأله 1259): مسافرى كه با ظالم سفر مىكند، اگر ناچار نباشد و مسافرت او كمك به ظالم است، بايد نماز را تمام بخواند، و اگر ناچار باشد يا مثلا براى نجات دادن مظلومى با او مسافرت كند، نمازش شكسته است.
(مسأله 1260): اگر به قصد تفريح و گردش مسافرت كند، سفر او حرام نيست و بايد نماز را شكسته بخواند.
(مسأله 1261): هر گاه براى لهو و خوش گذرانى به شكار رود، نمازش تمام است، و چنانچه براى تهيه معاش به شكار رود، نمازش شكسته است، و هم چنين است اگر براى كسب و زياد كردن مال برود، گرچه در اين صورت احتياط آن است كه نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند و روزه هم بگيرد.
(مسأله 1262): مسافرى كه سفرش حرام است چنانچه بين راه از قصد گناه توبه كند، يا هنگام برگشتن از سفر مسافتى را كه طى مىكند هشت فرسخ باشد بايد نماز را شكسته بخواند، و احتياط لازم آن است چنانچه هنگام برگشتن توبه نكرده، هم شكسته و هم تمام بخواند.
(مسأله 1263): شخصى كه براى معصيت سفر نكرده، اگر بين راه قصد كند كه بقيه راه را براى معصيت برود، بايد نماز را تمام بخواند، ولى نمازهائى را كه شكسته خوانده چنانچه مقدار گذشته مسافرت بوده صحيح است، و گر نه احتياط واجب آن است كه آن نمازها را اعاده نمايد.
شرط ششم: آن كه از صحرانشينهائى نباشد كه در بيابانها گردش مىكنند، و هر جا آب و خوراك براى خود و حشمشان پيدا مىكنند مىمانند، و پس از چندى به جاى ديگر مىروند، و صحرانشينها در اين مسافرتها بايد نماز را تمام بخوانند.
(مسأله 1264): اگر يكى از صحرانشينها براى پيدا كردن منزل و چراگاه حيواناتشان سفر كند، چنانچه با بنه و دستگاه باشد، نماز را تمام بخواند، و گر نه چنانچه سفر او هشت فرسخ باشد احتياط لازم جمع بين شكسته و تمام است.