ذبح نمايند.
(مسأله 2508): حيوان حلال گوشتى كه خون جهنده ندارد، صحرائى يا پرنده، اگر به دستور شرعى صيد شده، و نيز ماهى فلس دارى كه در آب مرده، و يا مسلمانى آن را از آب بيرون نكرده، يا وقت در آوردن از آب و مردن ماهى ناظر نبوده، پاك است; ولى خوردن آن حرام است.
(مسأله 2509): حيوان حرام گوشتى كه خون جهنده ندارد مانند مار، مرده آن پاك است; و حتى با سر بريدن يا شكار حلال نمىشود.
(مسأله 2510): حيوان نجس العين مانند سگ و خوك به سبب سر بريدن و شكار كردن هم پاك نمىشوند، و خوردن گوشت آنها حرام است. و حيوان حرام گوشتى را كه مانند گرگ و پلنگ درنده و گوشتخوار است، اگر به دستورى كه مىآيد سر ببرند يا با تير و مانند آن شكار كنند پاك است، ولى گوشت آن حلال نمىشود، و اگر با سگ شكارى آن را شكار كنند، پاك شدن بدنش هم اشكال دارد.
(مسأله 2511): فيل و خرس و بوزينه و موش و حيواناتى كه مانند سوسمار در داخل زمين زندگى مىكنند، اگر خون جهنده دارند و به خودى خود بميرند نجسند، و اگر سر آنها را ببرند، يا آنها را با اسلحه شكار نمايند محل اشكال است و بايد اجتناب شود.
(مسأله 2512): اگر از شكم حيوان زنده بچه مرده اى بيرون آيد يا آن را بيرون آورند، خوردن گوشت آن حرام است.
كيفيت تذكيه (كشتن شرعى) حيوانات (مسأله 2513): چگونگى سر بريدن شرعى حيوانات آن است كه چهار رگ بزرگ گردن آن را به طور كامل ببرند، و اگر آنها را بشكافند كافى نيست، و معروف اين است كه بريدن اين چهار رگ در خارج واقع نمىشود مگر اين كه از زير برآمدگى گلو ببرند، و آن چهار رگ عبارت است از مجراى نفس و مجراى