(مسأله 218): هر گاه لباس و مانند آن را با آب قليل آب بكشند و به مقدار معمول فشار دهند تا آبى كه روى آن ريخته اند جدا شود، آبى كه در آن مىماند پاك است.
(مسأله 219): آب كمى كه پس از آب كشيدن ظرف نجس با آب قليل و جدا شدن آبى كه براى پاك شدن روى آن ريخته شده، در ظرف مىماند پاك است، ولى از آب جدا شده از آن به تفصيلى كه در مسأله (154) گذشت، بايد اجتناب شود.
10 - بر طرف شدن عين نجاست (مسأله 220): بدن حيوانى كه به عين نجس مانند خون، يا متنجس مانند آب نجس، آلوده گشته سپس بر طرف شود، پاك مىگردد، و هم چنين است باطن بدن انسان مانند دهان و داخل بينى. مثلا اگر خون از لاى دندان بيرون آيد و در آب دهان از بين رود، آب كشيدن دهان لازم نيست، ولى دندان عاريه اى كه در دهان به نجاستى از خارج دهان نجس مىشود، بايد آب كشيده شود.
(مسأله 221): اگر غذائى لاى دندان مانده و داخل دهان خون آمده، و نمىداند كه خون به آن رسيده، آن غذا پاك است. ولى اگر خون داخل دهان به آن برسد، بنابر احتياط لازم بايد از آن اجتناب كند. و چنانچه خون از خارج دهان به آن غذا برسد نجس مىشود.
(مسأله 222): مقدارى از لبها و پلك چشم كه موقع بستن روى هم مىآيد، و نيز جائى را كه انسان نمىداند از ظاهر بدن است يا باطن آن، اگر نجس شود بنابر احتياط واجب بايد آب بكشد.
(مسأله 223): اگر لباس و فرش و مانند آن را كه گرد و خاك نجس بر آن نشسته، به اندازه اى بتكاند كه گرد و خاك نجس از آن بريزد به صورتى كه يقين نكند چيزى از گرد و خاك نجس مانده و چيزى با رطوبت با آن ملاقات نكند نجس نمىشود.