از جمله آنها فحاشى يا رفت و آمد نمودن با اجانب است، بيرون كردن او اشكال ندارد، و نيز حرام است زن براى كارهاى غير لازم از آن خانه بيرون رود.
مسائل رجوع كردن (مسأله 2448): در طلاق رجعى مرد به دو گونه مىتواند به زن خود رجوع كند:
اول: حرفى بزند كه معنايش اين باشد كه او را دوباره زن خود قرار دهد.
دوم: كارى كند و به آن كار قصد رجوع نمايد، و ظاهر اين است كه به نزديكى كردن رجوع محقق مىشود هر چند قصد رجوع نداشته باشد.
(مسأله 2449): براى رجوع كردن لازم نيست مرد شاهد بگيرد، يا به زن خبر دهد، بلكه اگر بدون اين كه كسى بفهمد خودش رجوع كند، رجوعش صحيح است، و بهتر آنست كه شاهد بگيرد; ولى اگر پس از پايان عده مرد بگويد كه در عده رجوع نموده ام بايد اثبات كند.
(مسأله 2450): مردى كه زن خود را طلاق رجعى داده، اگر مالى از او بگيرد و با او صلح كند كه ديگر به او رجوع ننمايد، اين مصالحه هر چند صحيح است و نبايد رجوع كند، ولى حق رجوع او از بين نمىرود، و چنانچه رجوع كند طلاقى كه داده سبب جدائى نمىشود، ولى مالى را كه گرفته مالك نمىگردد.
(مسأله 2451): اگر زنى را دوبار طلاق دهد و پس از هر طلاق به او رجوع كند، يا دو بار طلاق دهد و پس از هر طلاق عقدش كند، يا پس از يك طلاق رجوع و پس از طلاق ديگر عقد نمايد; پس از طلاق سوم آن زن بر او حرام است. ولى اگر پس از طلاق سوم به ديگرى شوهر كند، با پنج شرط به شوهر اول حلال مىشود، يعنى مىتواند آن زن را دوباره عقد نمايد:
اول: آن كه عقد شوهر دوم دائمى باشد، و اگر متعه باشد - مانند عقد يك ماهه - پس از جدا شدن شوهر اول نمىتواند او را عقد كند.
دوم: شوهر دوم با او نزديكى و دخول كند، و احتياط واجب آن است كه