دهد، آن طلاق را مبارات گويند.
(مسأله 2454): اگر شوهر بخواهد صيغه مبارات را بخواند، و اسم زن مثلا فاطمه باشد، بايد بگويد: بارأت زوجتي فاطمة على مهرها فهي طالق يعنى من و زنم فاطمه در مقابل مهرش كه به من بذل كرده از هم جدا شديم پس او رها است.
و اگر ديگرى را وكيل كند، وكيل بايد بگويد: عن قبل موكلي بارأت زوجة موكلي فاطمة على مهرها (بمهرها) فهي طالق.
(مسأله 2455): صيغه طلاق خلع و مبارات بايد به عربى صحيح خوانده شود، ولى اگر زن براى بخشيدن مالش به شوهر مثلا به فارسى بگويد: براى طلاق دادن، فلان مال را به تو بخشيدم اشكال ندارد.
(مسأله 2456): اگر زن در بين عده خلع يا مبارات از بخشش خود برگردد، شوهر مىتواند رجوع كند و بدون عقد دوباره او را زن خود قرار دهد.
(مسأله 2457): مالى را كه شوهر براى طلاق مبارات مىگيرد، بايد بيشتر از مهر نباشد، ولى در طلاق خلع اگر بيشتر باشد اشكال ندارد.
مسائل متفرقه طلاق (مسأله 2458): اگر با زن نامحرمى به گمان آن كه همسرش مىباشد نزديكى كند، چه زن بداند كه او شوهرش نيست، يا گمان كند شوهرش مىباشد بايد عده نگهدارد.
(مسأله 2459): اگر با زنى كه مىداند عيالش نيست زنا كند، چنانچه زن بداند كه آن مرد شوهر او نيست، لازم نيست عده نگهدارد، و اگر گمان كند شوهر او مىباشد، بنابر احتياط لازم بايد عده نگهدارد.
(مسأله 2460): اگر مرد زنى را فريب دهد كه از شوهرش طلاق بگيرد و زن او شود، طلاق و عقد آن صحيح است، ولى هر دو معصيت بزرگى كرده اند.
(مسأله 2461): هر گاه زن در ضمن عقد با شوهر شرط كند كه اگر شوهر مسافرت نمايد، يا مثلا شش ماه به او مصارف زندگى را ندهد اختيار طلاق با او