تحقيق كند، و چنانچه مطمئن نشود، بايد نماز را تمام بخواند.
(مسأله 1250): مسافرى كه سفرش به اختيار ديگرى است، و احتمال مىدهد كه پيش از رسيدن به چهار فرسخ از او جدا مىشود و به سفر ادامه نمىدهد، بايد نماز را تمام بخواند.
و اگر چون احتمال مىدهد مانعى براى سفر او پيش آيد ترديد دارد، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا نباشد بايد نماز را شكسته بخواند.
شرط سوم: آن كه بين راه از قصد مسافرت برنگردد، پس اگر پيش از رسيدن به چهار فرسخ از قصد خود برگشت يا مردد شد، بايد نماز را تمام بخواند.
(مسأله 1251): اگر پس از رسيدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود، خواه تصميم داشته باشد كه همانجا بماند، يا پس از ده روز برگردد، يا در برگشتن و ماندن مردد باشد، بايد نماز را تمام بخواند.
ولى اگر تصميم برگشتن پيش از ده روز را دارد بايد نماز را شكسته بخواند.
(مسأله 1252): اگر براى رفتن به محلى كه هشت فرسخ است حركت كند، و پس از رفتن مقدارى از راه، بخواهد جاى ديگرى برود، چنانچه از محل اولى كه حركت كرده تا جائى كه مىخواهد برود، هشت فرسخ باشد، بايد نماز را شكسته بخواند.
(مسأله 1253): اگر پس از رفتن چهار فرسخ، مردد شود كه بقيه هشت فرسخ را برود يا بى آن كه ده روز در جائى بماند به محل خود برگردد بايد نماز را شكسته بخواند، چه در حال ترديد راه برود يا نرود، و خواه بعدا تصميم بگيرد كه بقيه راه را برود يا اين كه برگردد.
شرط چهارم: آن كه قصد نداشته باشد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطن خود بگذرد، يا ده روز يا بيشتر در جائى بماند. پس كسى كه بخواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد، يا ده روز در محلى بماند، بايد نماز را تمام بخواند.
(مسأله 1254): كسى كه نمىداند پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش