(مسأله 2238): چنانچه طلبكار چيزى را كه گرو برداشته با اجازه بدهكار بفروشد پول آن هم مانند خود مال، گرو مىباشد، و هم چنين است اگر بى اجازه او بفروشد سپس بدهكار امضا كند، يا آن كه خود بدهكار آن چيز را با اجازه طلبكار بفروشد كه عوض آن گرو باشد; و چنانچه بى اجازه او باشد آن چيز به گرو بودن خود باقى مىماند.
(مسأله 2239): اگر هنگام پرداخت بدهيش طلبكار مطالبه كند و او ندهد، چنانچه طلبكار وكالت در فروش دارد مىتواند مالى را كه گرو برداشته بفروشد و طلب خود را بردارد، و چنانچه وكالت ندارد لازم است از بدهكار اجازه بگيرد، و اگر دسترسى به او ندارد بايد براى فروش آن از حاكم شرع اجازه بگيرد. و در هر دو صورت اگر زيادى داشته باشد بايد زيادى را به بدهكار بدهد.
(مسأله 2240): اگر بدهكار غير از خانه اى كه در آن نشسته و چيزهائى كه مانند اثاثيه نيازمند آنها است، چيز ديگرى ندارد، طلبكار نمىتواند طلب خود را از او مطالبه كند، ولى مالى را كه گرو گذاشته هر چند خانه و اثاثيه باشد، طلبكار با وكالت در فروش مىتواند بفروشد و طلب خود را بردارد.
مسائل ضامن شدن ضمانت آن است كه شخصى قرض يا كار فرد ديگرى را به عهده گيرد. و به اين شخص ضامن گويند.
(مسأله 2241): شخصى كه مىخواهد ضامن شود تا بدهى كسى را بدهد، ضامن شدنش در صورتى صحيح است كه به هر لفظى گرچه عربى نباشد، يا به عملى به طلبكار بفهماند كه من ضامن شده ام طلب تو را بدهم، و طلبكار هم بفهماند كه راضى است، و رضايت بدهكار شرط نيست.
(مسأله 2242): ضامن و طلبكار بايد بالغ و عاقل باشند، و كسى هم آنها را مجبور نكرده باشد، و نيز نبايد سفيه و مفلس باشند، ولى اين شرطها در بدهكار