اجتهاد و تقليد مسائل تقليد در احكام (مسأله 1): مسلمان بايد به اصول دين مؤمن و معتقد باشد و نمى تواند در اصول دين ترديد كند، و اگر از روى تقليد و پيروى كردن از ديگرى به عقايد حقه ايمان و يقين پيدا كرد، محكوم به اسلام است، و كسى كه به زبان، وحدانيت خداوند و رسالت پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) را اقرار كند، در ظاهر مسلمان است، و جان و مال و آبروى مسلمان محترم مىباشد.
اما در احكام دين در غير امور بديهى (همچون وجوب نماز و شماره ركعتهاى نمازهاى يوميه) در صورت امكان بايد اجتهاد كند، و گر نه تقليد نمايد و يا اگر مىتواند احتياط كند و از راه احتياط طورى به وظيفه خود عمل نمايد كه يقين كند تكليف خود را انجام داده است، مثلا اگر عده اى از مجتهدين عملى را حرام مىدانند وعده اى ديگر مىگويند حرام نيست آن عمل را انجام ندهد، و اگر عملى را بعضى واجب و بعضى مستحب مىدانند آن را بجا آورد، پس كسانى كه مجتهد نيستند و نمىتوانند به احتياط عمل كنند، واجب است از مجتهد تقليد نمايند.
(مسأله 2): تقليد در احكام، عمل به استناد فتواى مجتهد است، و عمل بدون استناد و نيز التزام به استناد بدون عمل كافى نيست، و چنانچه يك عمل را با استناد و التزام به دستور مجتهد معين انجام دهد، تقليد محقق شده است، هر چند فتواى مجتهدين در آن مورد يكسان باشد.
(مسأله 3): از مجتهدى بايد تقليد كرد كه مرد و بالغ و عاقل و شيعه دوازده امامى و حلال زاده و زنده و داراى ملكه عدالت، و توانائى استنباط همه احكام باشد (كه در اصطلاح فقه او را مجتهد مطلق مىنامند).
و شيعه دوازده امامى كسى است كه حضرت امير المؤمنين على بن ابى طالب و يازده فرزندش (عليهم السلام) تا حضرت بقية الله عجل الله تعالى فرجه الشريف را امام